نظرتون چیه درباره مردی که زنش فقط سالی دو بار یا یک بار و حتی کمتر به شوهرش توجه زنانگی داشت؟
این مرد بعد از ۱۰ سال با یکی صیغه کرد و وقتی صیغه کرد تازه فهمیده بود زن یعنی چی
البته همه و همه اون مرد رو دیگه آدم حساب نکردن
زنش وقتی رفت مشاوره بهش گفت خواهشا دیگه ادامه نده که گند زدی شوهرت بی عرضه بود باید سال اول زندگیت میرفت صیغه میکرد
البته بعدا اون مرد به غلط کردن افتاد و معذرت خواست هرچند طلاق گرفتن
زنش تو خونه مثل مادربزرگ ها میگشت و همش میگفت من هیچوقت تورو نخواستم مجبورم که باهات هستم
خانواده اون مرد هم ولش کردن و اون مرد الان تنهاست و هرگز دیگه صیغه نمیکنه
دلم براش سوخت چون هیچوقت خانوادش باورش نداشتن
زنش گستاخانه بهش میگفت من عاشق کسی دیگه بودم و مجبورم که با تو هستم
مرد بعد صیغه فهمیده بود که زن اگر مهربانی کنه زندگی میتونه چقدر شیرین باشه چیزی که زنش واقعا ده سال ازش دریغ کرد
همه این نوشته ها گفته های زن همون مرد هست که طلاق گرفت
حتی قبل طلاقش یادمه که بارها میگفت یکساله مثل برادر خواهریم یا ۴ ماهه که برادرخواهریم
به نظر من بعضی از زن ها خیلی به شوهرشون ظلم میکنند حقشون هست سرشون ده تا هوو بیاد
همه دوستای زنه دارن بهش فحش میدن که نتونست شوهر خوبشو جمع کنع و اونو خرابش کرد.