الان من متوجه نمیشم
چرا دانشگاه رفتن شما مشکل داره ؟
دخترشو نامزدش نزاشت بره دانشگاه تا اینکه من نامزدی کردم بعد پدر شوهرم میگفت تو هم مثل دختر من خونت که رنگی تر از دخترمن نیست نامزدت میگه نرو بگو باشه بعد تازه من احمق براش تولد گرفتم اون تولدم مریضی رو بهونه کرد نه اومد و نه زنگ زد الانم روز پدره مامانم میگه زنگ بزن خجالتش بده ولی من اصلا زنگ نمیزنم چون واقعا بی معرفته
نهایتش بگو غیر حضوری درس میخونم ،فقط میرم امتحانا رو میدم میام، دانشگاه پبام نور اینجوریه فکر کنم،
بعد من آینده شغلی رشته علوم تربیتی رو نمیدونم جطوریه
ولی شما اگه حسابداری یا مدیریت مالی یا مدیریت دولتی بخونی میتونی به عنوان کارمند استخدام ادارات یا بانکا بشی
به نامزدت بگو تو اومدی خواستگاری من دانشجو بودم
و بیا بریم کارای انتقالیمو درست کنیم که بیام شهر خودم بخونم
بگو از حالا اونا بخوان برای زندگی ما تصمیم بگیرن کار از دستت خارج میشه الان بگی شما دخالت نکنین حساب کار دستشون میاد نگی فردا میگن از رنگ لباس زنت خوشمون نیومده
این کارو بکنه اون کارو نکنه
بگو به خاطر خودت گربه رو دم حجله بکش
به هیچ عنوان ترک نکن عزیزم همچین ادمی دو روز دیگه تو زندگی خدا میدونه چقد بهت زور بگه و اذیتت کنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
