2777
2789
الان شما دور هستین یا اونا اومدن اصفهان؟ 

😁 تو سربازیش جلو خانوادم من میزد فش دعوا نمی‌گفت خونه مردم ازشون حیا کنم من تحمل میکردم میگفتم سربازه سخت براش میگیرن تو دل من خالی میکنه سر هر نکته ای تو غذا غذا رو پرت می‌کرد تو دیوار و یه عالم بد اخلاقی چرت بازی تو سربازیش پاشد رفت تهران برا عمل پدرش که وقتی برگشت فهمیدم عاشق یکی تو بیمارستان شده و بعد به غلط کردن افتادو گفت تو برام کوتاهی کردی در صورتیکه اصلا اینجور نبود و بهونه بود

بعد سربازیش که با بدبختی تموم شد حدودا چند سال بیکار بود و من بردمش شهرمون ببرمش سر کار که مادرش فهمید نذاشت به هر ترفندی بود کشوندش شهر خودشون خیلی تنهایی کشیدم 4 ماه به 4 ماه میومد منو میدیدو میر فتو کل این مدت بیکار بود و کاری که براش تو بیمارستان پیدا کردمو نمیرفت

6 سال عقد بودم 6 سال

6 سال تنهایی طاقتم طاق شد با اینکه دوسش داشتم عزممو جم کردم برا طلاق و رفتم درخواست طلاق دادم آخه 4 ماه نبود ازشم خبری نبود و سر همین طلاق یه نفر بردنش سرکار و اومد به غلط کردن افتاد سر خیانتاش گریه و اینا که درخواست لغو کن عروسی میگیرم یه سال دیگه انتقالیمو جور میکنم میام اصفهان حالا بیا با هم بریم خوزستان زندگی کنیم 

خلاصه از جشن عروسی کزایی که فاکتور بگیریم و اینکه هزار تومن خرج زندگیمون نکردند به کنار و من شب حنا بندون با لباس عروس تو دستم داشتم تا 10 شب گریه میکردم تو خیابونا به کنار اینکه پول همه چیو وام گرفته بودو الکی میگفت پدرم داره خرج میکنه کنار اینکه دومادشو شب عروسی بردندتا ساعت 10 نبود به کنار اینکه تا صبح شب زفاف پیش عروسش نیومد کنار  اینکه با پول وامی که می‌گفت مال پدرمه مادرش سرشو گول مالید برا خودش طلا خریدو هدیه ازدواج ندادند و انگشتر مادرم که هدیه میخواست بدد منو برداشت برد به کنا 

هیچ
😁 تو سربازیش جلو خانوادم من میزد فش دعوا نمی‌گفت خونه مردم ازشون حیا کنم من تحمل میکردم میگفتم سربا ...

الهی بمیرم. شوهر توهم که مطیع خانوادشه.....

آزاد شدم من..... خوشحالم ننه انشالله آزادی قسمت همه. تعلیق کاربری بودم به لطف دوستای خوبم دختر بهار و سطل سحر آمیز برگشتم پیشتون😍🤩

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

الان شما دور هستین یا اونا اومدن اصفهان؟ 

تمام اینا به کنار اینکه چند هفته اول عروسی چقدر کتک خوردم چقدر عذابم دادند چقدر بدبختی کشیدم 

یه عالم صبوری کردم تا خودشو خانوادش آدم شندچون با فارس جماعت مشکل داشتند شوهرم یه آدمه آسو پاس بود بدون هیچ پولی با صبوری منو قناعتم به اینجا رسید و رو اخلاق گندش خیلی کار کردم تا درست شد اما باز چند ماه بعد عروسی منو فرستاد اصفهان و من عمل داشتمو نیومد و گفت مرخصی ندارم  و 4 ماه با خونه مادرم بودم و وقتی برگشتم فهمیدم دوست دختر داره و دقیقا زمانیکه من اتاق عمل بودم آقا بخاطر دوست دخترش رفته تبریز😊

میخواستم از خونه بزنم بیرون که باز به غلط کردم افتادو تا صبح دم در خوابید و بدبختی نرفتم از خونش بیرون الانم باز هم. نه مثه عقد میاد 4 ماه منو میندازه خونه مادرم میره به کثافت کاری‌اش میرسه ازش قلب درد گرفتم 

این دفم با این خانومی که تو امصام نوشتم ریختند رو هم 😊

و من ایندفه آرام نخواهم گرفتو آبروی جفتشون میخوام هر جور شدع ببرم و در آخر طلاق 

دیگه از حرف مردم نمی‌ترسم منم حق زندگی دارم 😉

پس تو هم خواهری آروم باش

مادر شوهر من از بس جوون مونده شبیه دخترای 18 سال‌ همش بهم میگن خواهرته😐 تیپشو میکنه شبیه من خیلی به خودش میرسه در عین حال من از بس بدبختی کشیدم شبیه گیر نا شدم😂

ولی دیگه غمشو نمیخورم

هیچ
چقد تو خوبی کلی حرف نگفته هام بهت زدم. کلی باهات حس خوب دارم  انشاالله تو هم هرچی نیت دلت برآو ...

تشکر لازم نیس😉

دلتو آروم کن بیخیالش باش بخند شاد باش زندگی داره میره خودتو بیچاره ی حرفای یه پیرزن نکن

هیچ
تمام اینا به کنار اینکه چند هفته اول عروسی چقدر کتک خوردم چقدر عذابم دادند چقدر بدبختی کشیدم  ...

الهی فدا مهربونیات شم. 

چی کشیدی.... چقد سخت 

واقعا سخته اگه بیاد اصفهان یا حتی برید ی جا بی طرف مثلا تهران. ازشون فاصله بگیرین بنظرم بهتره. 

دعا میکنم هرچی خیر و صلاحه همون بشه واست و بهترینا برات رقم بخوره و جوری از ته دل بخندی ک رد و نشونی از این روزا سخت رو دلت نمونه🌹😘😍

آزاد شدم من..... خوشحالم ننه انشالله آزادی قسمت همه. تعلیق کاربری بودم به لطف دوستای خوبم دختر بهار و سطل سحر آمیز برگشتم پیشتون😍🤩

ررا سلامتی پسر ۱ ماهم آیدین که کلیه اش مشکل داره دعا کن براش برا سلامتی پسر بزرگم یاسین و خودم و همسرم لطفا.منم برا حاجت دلت میخونم

خدایا من یه مادر غریبم ... تو تنهاییم تورو دارم نذار ازت ناامید بشم😔💔شفای آیدینم رو میخوام😭😭😭
الهی فدا مهربونیات شم.  چی کشیدی.... چقد سخت  واقعا سخته اگه بیاد اصفهان یا حتی برید ی ج ...

😊 الهی امین 

مشکل اینه اون دوست نداره از اونجا جدا شه چون اونجا منو میبنده تو خونه میگه جایی نرو کسیم ندارم برم بیرون از گند کاری‌اش بفهمم هر کاری میخواد میکنه اما اینجا نمیتونه 😊

خدا بزرگه حتما بهم نگاه میکنه 😉

9 سال زنش بودم قدرمو ندونست الان که دستش به دهنش میرسه دیگه من شدم اشغال براش😊

مهم اینه که من آروم باشم خندون باشم شاد باشم 

تو هم فکر این چیزا رو نکن ان شاء الله تا عید یه نی نی میاد تو شکمت غمشو نخور 😉

حتما هر وقت شوهرت میره باهاش برو نذار تنها بره که.... 

تیکه هاشو هم نشنیده بگیر وقتی بی محلی‌ کنی شبیه فحشه براش آدم میشه 

ان شاء الله به حق فاطمه زهرا درست شع

هیچ
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز