2777
2789
شد شهریور وام ازدواج بهمون دادن. این وسط شوهر من بیکار بود. هرچی پول و کادو عروسی دادن و یا هرچی طلا ...

😂 حرص نخور اگه من برات داستانو تعریف کن نمیفهمی مال من نفهم تره 😂😂😂َ‌

برا من پدر شوهرم راصی به ازدواج ما نبود بعد بدبختی میخواست بیاد خاستگاری از یه شهر دیگه منم خر شدیم اصلا نرفتیم تحقیق یعنی بابام حاصر نشد

من اصلا نمیدونستم عربند

و گفت میخوام برا دخترتون بدل بیارم و ما گفتیم نه یه حلقه باس بخی مادرش گفت من طلامو میفروشم میخرم که نخرید آقا صد تومن دل‌ت باش خریدو اومد خاستگاری بعد باباش اومدو سر مهر قهر کرد رفت میگفت باید 14 سکت عندالاستطاعه باشه نه مطالبه و رفتو آقا داماد تنها موندو عقدکردیم😁

آقا داماد دانشجو بود ما فرستادیم دنبال کارا سربازیش و مادرم طلاهاشو فروخت برا معافیش و معاف شد ولی پدرش که قبلش گفت اگه این زنت بشه پسر من نیسی شروع کرد بعد عقد زنگ زدن که تو چرا اینجور شدی چکارت کردندو مادرش گریه و بیاو اینا و کشوندن شهرشون و فهمیدم دفترچه خدمتو گاره کردندو از اول تو شهر خود ون درخواست دادند که سربازیش بیافته اونجا که بتونن طلاق منو بندازن تو سرش

هیچ

شوهرم با این ماشین ک خریدیم راستی میرفت اسنپ و آژانس... دور دنیا میگیره 7تومن میده پول ی باک گاز. فک میکنه لطف کرده 

خیلی خسته ام نرم باهاش کلی حرف یادش میده. برم تنها گیرم بیاره تکه. تنها گیرم نیاره زورم میاد 10 روز از عروسی نگذشته ما رو بیرون کرد بخدا. 

مادرشوهرم خیلی تو کار دعا. سحر و جادو خییییلییی

اول عروسی من برد تو ی خونه فالگیر دعا نوشت داد شوهرم گفت بذار جیبت برا کاره. 

بعد خب ما خوشحال بعد تو خانوادم همچین چیزی ندیدم و اعتقاد نداشتم این فالگیرها ی چیزایی گفت منم باور کردم 

از همون روز شد بدبختی ما من شدم واژیونیسم. دعوا. جر. بحث تا جایی ک میخواستم مهریم ببخشم بدون اطلاع ب خانوادم بدم طلاق بگیرم 

ی زن از فامیلش اومد گفت فلانی ک رفتی دعا دادت میشه عمه مادرشوهر. سحر و جادو باطل کن تو مث دخترم 

این نمیخواد زندگی شما سر بگیره چون پسرش نوکرش بوده الان کمتره. هم پسرشه. هم دخترش. هم نوکر ک دست ب سینه بوده و خدا عمر با عزت بده به خانم رفتم ب مامانم گفتم این دعا از خونم پیدا کردم چکار کنم. همون دعا از کیف شوهرم دزدیدم 

گفتش بده ببینم. خب سر در نیاورد از دوست و آشنا پرسید 

رفتیم پیش ی فالگیر دیگه با اینکه اعتقاد نداشتم گفت زبونت رو شوهر و خانوادش بستن نتونی حرف بزنی و نزدیکی باهم ندارین شدین مث خواهر برادر و اینکه افسرده شدی و اینا.... 

همش راست بود. باورم نمیشد و باور کردنی نبود 

دیدم همش راسته کلی پول مامانم داد باطل کنه و واقعا بهتر شد یعنی حداقل رابطه خواهر برادری نبود دیگه

آزاد شدم من..... خوشحالم ننه انشالله آزادی قسمت همه. تعلیق کاربری بودم به لطف دوستای خوبم دختر بهار و سطل سحر آمیز برگشتم پیشتون😍🤩

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شد شهریور وام ازدواج بهمون دادن. این وسط شوهر من بیکار بود. هرچی پول و کادو عروسی دادن و یا هرچی طلا ...

بعدش که نامش اومد که ایشون اهواز افتاد و بعد خواست منو ببره شهرشون که من نرفتم و اونم گفت پس برو برام انتقالی بگیر برا اصفهان زیر زانوم کیست در آورده بود و درد داشتم و تو کل پادگان ها اصفهان تنهایی رفتم یه زن تنها تو پادگان ها یه دختر 17 ساله اینقدر پامو خمو راست کردم تا کیست پام ترکید😁 و مادر شوهرم همون موقع ها اومد اصفهان خریدو اینا 

اما انتقالی همسر و به اصفهان گرفتم 

همسرم وقتی میخواست بره سربازی بعصی وقتا پول نداشت من بهش پول میدادم  

یبار مریص شده بود خیلی حالش بد بود زنگ زد مادرش که خانواده زنم این چند روز خرج دوا درمونمو دادند برام پول بفرستید برم دکتر مادرش گوشیشو خاموش کرد😊

تو تمام مدت سربازی همسر مادرش تو با آرا ول بود و اصلا غمی نداشت

هیچ

همون زن فامیل گفت پدر شوهرم وضع مالیش خوب بوده گفت مادرشوهرم با زرنگی و جادو رفته تو زندگیش و زندگی بچه خراب کرده. گفت میدونی بچه اول پدر شوهرت متولد ۵۶هسته. گفتم ن 

پدر شوهرم متولد 27 هسته 

مادرش ۴7

اینا جادو جنبل زندگی من تحت و شعاع قرار داده 

شوهرم خودش ب خودش باشه خییییلی خوبه. بديش اینه ما ریه. عیبا اونا نمیبینه 

هرچی سرمون بیاره میگه اشکال نداره 

میبخشه 

مامانم اومد همون دعا نشون داد گفت تو خونت پیدا کردم. چون من مجردی کار خونه بلد نبودم اوایل مامانم کمک می‌کرد بهم و می‌آمد غذا می‌پخت شوهرم گفت فامیل من نیامده. لابد میگین کار مادر منه. هنوز دعوامون بشه میگه مادر و خودت میگین مادر من رفته دعا گرفته. مادر من دعا میگیره 

دوستم آرزو ی ساعت تنهایی دارم مستقل هستم خونم جدا ولی یا میاد. یا باید بریم ب بهانه مختلف کاراش بکنه. یا اینکه زنگ میزنه 

راستی ی دایی داره زنش طلاق گرفته ایشون سکته کرده کنترل ادرار و هیچی نداره هرجا میریم ایشون هستن. بنده خدا همش لباس راحتی و بو بد میدن قطعا دست خودش نیس و سکته کرده

حتی سالگرد عروسی پارسالم اومد کافه همراهمون 

اتییش میده نبریم. شوهرمم میگه ببریم اگه نمیخوای نبریم ی جور میگه آدم روش نشه بگه ن

خوبه شوهرم فقط گوشی و مطیع مادرشه😭 اونم فامیلش میگه بخاطر دعا و سحر. جادو 

میگه شوهرت ول نکن گناه این چیه خانوادش داغونن

آزاد شدم من..... خوشحالم ننه انشالله آزادی قسمت همه. تعلیق کاربری بودم به لطف دوستای خوبم دختر بهار و سطل سحر آمیز برگشتم پیشتون😍🤩
همون زن فامیل گفت پدر شوهرم وضع مالیش خوب بوده گفت مادرشوهرم با زرنگی و جادو رفته تو زندگیش و زندگی ...

😔 آخی 

خدا لعنتشون کنه 

من پدرشوهرم خودش تو اینکاراس میفهمم چی میگی

هیچ

سخته اینجوری کلی کنایه میزنه درباره بچه. حرف حدیث با این سنش موهاش همرنگ موها من آبی میکنه. مانتو کپی من می‌خره. شلوار قد نو. کفش اسپرت. مانتو جلو باز حریر میپوشه. والا فراتر از من رفته جلوو😂😂

اینا ب من چ اصلا کاش کار ب کارم نداشت 

چطور روش میشه سوار ماشین ما میشه 

راستی با بدبختی شوهرم ی کار نگهبانی شب تو معدن پیدا کرده از 5عصر میره تا 5صب. 9صب در خدمت مادرش تا آزادش کنه😑

الانم مامانشون دستور دادن کار خوبی نیست ولش کن 

بخدا تازه 5ماهه راحت شدیم 700ت کرایه خونه. 500ت وام ازدواج. حقوقش2ملیونه. با کار آژانس و اسنپ همش ماشین خرابه.... یا مادرش نمیذاره کار کنه. اقساط معوقه داریم...  نمیدونم چکار کنم 

چون میره سرکار گردش شبانه مادرش کم شده 

فامیلش مه همش دعا میگیره شوهرت سرکار نره ک اینو بچرخونه و کاراش بکنه😭

واقعا همینه 

مرسی ک به حرفام گوش دادی سبک شدم


ممنون🌹♥️

آزاد شدم من..... خوشحالم ننه انشالله آزادی قسمت همه. تعلیق کاربری بودم به لطف دوستای خوبم دختر بهار و سطل سحر آمیز برگشتم پیشتون😍🤩
بعدش که نامش اومد که ایشون اهواز افتاد و بعد خواست منو ببره شهرشون که من نرفتم و اونم گفت پس برو برا ...

الان شما دور هستین یا اونا اومدن اصفهان؟ 

آزاد شدم من..... خوشحالم ننه انشالله آزادی قسمت همه. تعلیق کاربری بودم به لطف دوستای خوبم دختر بهار و سطل سحر آمیز برگشتم پیشتون😍🤩
سخته اینجوری کلی کنایه میزنه درباره بچه. حرف حدیث با این سنش موهاش همرنگ موها من آبی میکنه. مانتو کپ ...

ناراحت نباش 😉

دفه ی دیگه که قر بچه زد بگو بچه بیارم که چی با کدوم پول با این وصع بچه نمیخوام که ساکت بشه، 😉

ان شاء الله سریع تا عید خدا یه بچه میندازه تو شکمت 

خدارو شکر کن که شوهرت حداقل دوستت داره 😉

میدونم سخته ولی تحمل کن که شوهرت بین شما قرار نگیره 

مردا زود زنشونو رها میکنن نذار این اتفاق برات بیافته😉 

زندگی کنین با هم بیخیال باش مثه من نذار حرفاش تحت تاثیر قرارت بدد میدونم سخته میدونم انگار نشدنیه ولی منم وقتی 16 سالم بود فک میکردم نشدنیه ولی شد الان یه آدمه خیلی صبورم و خیلی بیخیال 😉 کار خودمو میکنم هر کی حرف زد محلش نمیدم زندگی هم برا خودم سخت نمیکنم راحت باش خودتو عذاب نده یا جوابشو محکم بده یا اصلا محلش نده انگار که نیست اینجور روحو روانت آرومتر میشه

هیچ
ناراحت نباش 😉 دفه ی دیگه که قر بچه زد بگو بچه بیارم که چی با کدوم پول با این وصع بچه نمیخوام که سا ...

چقد تو خوبی کلی حرف نگفته هام بهت زدم. کلی باهات حس خوب دارم 

انشاالله تو هم هرچی نیت دلت برآورده شه 

خیلی خوبی و کلی انرژی مثبت داری 

♥️🌹♥️🌹

ممنون ک وقت گذاشتی واسم. مرسی نمیدونم چ جوری تشکر کنم ازت 😘😘😘😘


آزاد شدم من..... خوشحالم ننه انشالله آزادی قسمت همه. تعلیق کاربری بودم به لطف دوستای خوبم دختر بهار و سطل سحر آمیز برگشتم پیشتون😍🤩
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792