برو عمو من شوهرم ساعت۵ بیدارم کرده پاشو ناهار برام درست کن باید ببرم ،فکر کن تازه ی بچه دارم شیطون و ادیت کن همش وبال منه خودش کمک نمیکنه انقدرم جیغ جیعی هست تا دیر وقت دیشب بیدار بودم اینو چی میگی
بگو الان وقت مهمون بازی نیست
اینقدر حاملگی رو سخت نکنین تو رو خدا بیماری صعب العلاج که ندارین
هی خواهر داغ دلم تازه شد منم تا اومدم خونم حامله شدم مامانم باهام قهر کرد !شوهرم صبح می‌رفت شب میومد جون نداشتم خودمو بلند کنم آخرم میومد خونه چرا تمیز نیست انقد ضعیفی و تنهایی کشیدم تک و تنها که نگو
کلا همسرت مشکل داره و درک بسیاااار پایینی داره .شاید نمیفهمه .شرایطتو بهش توضیح بده تا برای خودش سرخود مهمون بازی نکنه واینقدر متوقع نباشه😐
شاید یکم دلخور میشدم اما خب شاید ضعفی چیزی داشته.مشکلی ندارم صبحونه درست کنم براش.مگه اینکه فک کنم عمدی میخواد اذیت کنه
چ اشکالی داره بگه صبحونه بذار ولی تو باید بهش میگفتی درد دارم که بفهمه
نمیشه که واسه این چیزای کوچیک خودتو انقدر ناراحت کنی
تو زندگی مشترک یه جاهایی باید کوتاه اومد و گرنه همیشه ناراحتی و اوقات تلخی داری
سعی کن انقدر سخت گیر نباشی اینجوری خودت اذیت میشی فقط
منم باردار بودم واسه شوهرم هرروز صبح صبحونه درست میکردم اصلا صمیمیت بین زن و شوهربیشتر میشه خودم علاقه داشتم به این کار بعدشم ناهار اماده میکردم با خیال راحت میخوابیدم
به شوهرت بگو گلابی تو این موقعیت وقت مهمون اوردنه
قبلش میدونست حالت خوب نیستو درد داری؟،
چند هفته ای؟
چند وقته رفتی خونه خودت؟
خونواده شوهر منم همش میخوان رفت و امد کنن.فک میکنن ما ترسوییم یا فک میکنیم اونا خدایی نکرده مریضن.خب عزیز من ده روز بشین خونه ت اتفاقی نمیفته که اه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
