2777
2789
عنوان

شوهرم گفت پاشو صبونه بزار(حاملم )

| مشاهده متن کامل بحث + 1830 بازدید | 74 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

والا تو ک خوبی من ب شدت بد ویارم ونمیتونم غذا درست کنم باورت میشه پنجاه نفر مهمون دعوت کرد ی بار گفتم من نمیتونم گفت خواهرام میان کمکت میکنن خواهراش اومدن نشستن دست ب سیاه وسفید نزدن فقط ابجی بیچارم ک اونم بچست کمکم کرد

عزیزم باید با زبون خوش با شوهرت حرف بزنی نه با دعوا و بحث که. شرایطت رو براش توضیح بده خیلی خانومانه. خودش درکت میکنه منم الان حامله ام ولی از زندگیم نزدم اصلا. منم این شرایط تو رو دارم ولی همیشه غذام و سفره م حاضره. اگه خونه مامانش نخاستی بری بگو شوهرت یه سر تنها بره و برگرده.

تنبل نرو به سایه ، سایه خودش میایه  
راهنماییت اصلا درست نیس چرا باید کاراشو بندازه به نصف شب ک خسته بشه؟ بعدشم سر و ته ی صبحانه دادن ی س ...

شوخی بود😐چون من خودم با شوهرم خیلی صمیمی هستیم من خسته باشم خیلی راحت بهش میگم خسته ام خودت یکاریش بکن😑البته خودش میدونه خسته نباشم درست میکنم چون دلم نمیاد گشنه بره سر کار 

نمیدونم بخدا تازه فهمیدم دکتر گفت اخر این هفته برو سونو.

خب پس هنوز درکی از حاملگی نداره.با خودش برو سونو بیاد تو اتاق پیش دکتر.بچه رو که ببینه و حرفای دکتر رو بشنوه خوب میشخ

تیکر پسردار شدنمه.دعا کنید واقعی بشه خداجووونم ؛تو رو به آبروی ۵تن آل عبا؛به جان ابوالفضل به تنهایی حسین به لب های تشنه رقیه و سکینه به گریه های بی تاب علی اصغر یه پسر سااالم و صآلح و خوشبخت نصیب منو شوهرم کن

بابا استارتر بیچاره حرفش حرف صبحانه نیست ک...

تو بارداری ی شبایی آدم جووووون میده....مث خودم ک از کمر درد و پا درد و ضعف زدنشون  دیشب جون دادم...انتظار داشته همسرش درکش کنه...صبحانه ای ک هیچوقت درخواست نمیکرده رو زااارچ نذاره اون صبحی ک شبش ب این سختی گذشته برا خانمش...

بعدشم مهمون داری روز روزش سخته چ برسه تو بارداری و هفته های اول و دلهره سقط و علی الخصوص این بیماری جدید...


نیکمهرم تیر میاد خداوند ازمامادران شیر ب شیر بچه دار میپرسدجوانی ات در چ راهی صرف شد؟ج ما!درراه شیردرست کردن.پوشک عوض کردن.پی پی شستن!  خوب.گلدونه خانم مهرگان خانم هم دنیااومد.دست خانم دکتراحمدیان پوردردنکنه.خ زحمتشون دادیم.دخترداشتن حس بینظیریه.من ازاول عمرم تاحالا عاشق دختربودم وهستم امانمیدونم چرارادمهررو انگاربیشتردوست دارم خداروشکر ک خداجنسمون روجورکردومنولایق مادری دخترهم دونست.مهرگانم.عزیزدل مامان وبابا.خوش اومدی تودلم.منوباباوداداش رادمهرمنتظرتیم.بوس بوس من.انشاالله دامن همه منتظرازودسبزبشه.ازهمه کسایی ک برام دعاکردن سپاسگذارم.خواهرااگه میشه برام صلوات بفرستیدعددبارداریم پایینه.دعاکنیدخدابهم بچه دوم هم ببخشه دعاهای شمامعجزه اس.خداروشکر خدانورچشممون روصحیح وسالم دادبهمون.دعاکنید ببخشه بهمون پسرمون رو.واینکه سالم و صالح وخوش قدم وخوش روزی وعاقبت بخیر باشه.خدایادعای مادردر حق فرزند گیراس.توروبحق همین ماه رمضان کاری کن ک پسرم دستگیروچاره سازباشه برامردم.قدم توراه اصلاح امورمردم برداره.آمین امروز۱۸آذر۹۸سرصبحی ی لگد محکم زدی ب مامان(قربون مشت و لگدهات بشم.بعدش گفتم پسرمامان یکی دیگه ام بزنه مامان ببینه.یکی دیگه ام زدی ومامان ازرودلش احساس کرد ضربه ات رو.بازگفتم یکی دیگه ام بزن دیگه نزدی.بنظرتون رییس کیه؟مامان یانی نی؟  

نه ناراحت نمیشدم چون شاید دوست داشته باتو صبحانه بخوره و بعد بره سره کار شوهره من هر روز خونه صبحانه میخوره ساحت ۶صبح

ما به دنیا اومدیم ولی دنیا به ما نیومده  

وا دیگه حامله شدی صبحونم نذاری؟؟چند ماهی مگه ؟؟ 

سر صبونه دیگه دعوا نکنین خداوکیلی .منم شیش صبح پاشدم برا شوهرم صبونه گذاشتم دیگه خواب نرفتم ولی منتی نیس چون میدونم اگه صبونه نذارم خودش گشنه میره سرکار نمیخوره چیزی.  


ب حرف اینایی هم ک میگن دعوا کن و جواب بده گوش نکن. صبا پاشو براش صبحونه اماده کن تک و توکی ک حالت خوب نیس بگو ببخشید حالم خوب نیس خودش میفهمه. ن ک کلا صبحا بخوابی

راهنماییت اصلا درست نیس چرا باید کاراشو بندازه به نصف شب ک خسته بشه؟ بعدشم سر و ته ی صبحانه دادن ی س ...

من کارام نذاشتم نصف شب گفتم لباس شوهرم اتوزدم لباساش خونه باباش بود اولین روز کاریش بود مرخصی بوده تادیروز دیشب برد درجع لباسش خواهرش بدوزه تا اورد دیرشد اصلا از قضاوت بی جا خوشم نمیاد

گل پسرم دوستت دارم💖
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792