من و خواھرم طراح لباسیم اونایی که شناختن میدونن.
من اون یکی خواھرم خیلی توی تجملات و خاص بودن و این داستاناس، بعد واسش خاستگار اومد و ھمه چی اکی شد و اینا قرار شد که نامزدیشون جشن بگیرن و من و خواھرم لباس نامزدیش طراحی کردیم و کلا بحث تموم شد اینجا.
بعد ما چون ایران نیستیم قرار شد بزرگای فامیل که میان واسه مراسم خواھرم به احترام اونا چند روز قبلش یه مراسم خواستگاری سوری بگیرن،از اون مراسمشون یه فیلم و عکس بگیرن (چون می خوان واسه عروسی کلیپ بسازن از لحظه خواستگاری و اتفاقاتش تا شب عروسی) بعد این گیر داد که من واسه خواستگاریمم لباس می خوام خلاصه بگذریم ازین جریانا 10 روز موندہ به مراسمش ما لباسش طراحی کردیم که بدیم خیاط شبش گفت من می خوام پاینش تور باشه ھرچیم ما میگفتیم بد میشه میگفت واسه این که کارتون راحت باشه میگین بدہ، مامان و بابام پشت شما در میان میگن بدہ، قرار شد بیایم عکسش بزاریم اینجا که کسایی که نمیدونن و نمیشناسن نظر بدن که نه رودرواسی باشه نه طرف ما.
حالا داستان اصلی ازین جا شروع میشه که من اومدم تاپیک زدم و گذاشتم که بقیه بگن، یکی از کاربرا اومد گفت که عه چه قشنگه و چه خاص و ازين جریانا بعد گفت منم ماہ دیگه جشنمه ولی لباسی که می خوام پیدا نکردم و ناراحتم و اینا،یکم باھم حرف زدیم بعد گفت که شما واسم طراحی کنید مام چون ایران نیستیم یکم سخت می شد و جریان ولی چون با دخترہ دوست شدہ بودم دیگه تقريبا قبول کردیم و عکس طراحی و کامل واسش فرستادیم و اونم داد خیاط و این جریانا تموم شد.
خلاصه گذشت تا چندوقت بعدش این یه تاپیک زد که از من تشکر کنه عکس لباسشم گذاشت، دقیقا فردا شب و ھمون روز یه نفر تاپیک زد که عکس عقدم+عکس سفرہ و لباسم
منم رفتم ببینم چیه دیدم دقیقا ھمون عکس لباس دخترہ رو گذاشته خلاصه بهش گفتم و به دخترہ ام گفتم بیا این عکس لباست گذاشته، رفتیم بهش گفتیم اونم ھی میگفت نهههه چرا دروغ میگی؟ گفتم من خودم این طراحی کردم تو چی میگی میگفت نه من این از مزون گرفتم۲ملیون ۷۰۰ تومن ھی ھرچی میگفتیم زیرہ بار نمیرفت آخرم دعوا شد کلی بی احترامی کرد و من و اون دخترہ م حذف کاربری کردیم 😐
(چکیدہ نبود کامل بود 🤣)