6 سال دوست بودیم تازه نامزد شدیم در هفته شاید دوسه بار بهم زنگ بزنه هر وقت میخوام باهاش حرف بزنم اگه پیشش باشم میگه الان وقتش نیست الان دارم تی وی میبینم الان دارم فلان کارو میکنم یا میخوام برم سر کار یا دارم غذا میخورم یا باشه بعدا. من چیکارکنم حرفامو به کی بگم چطوری بهش بگم کی باید حرف بزنم که وقتش باشه. اگه اون حرفامو نخواد بشنوه من باید به کی بگم حرفامو. کلی مسائل حل نشده داریم. چطوری باید حلش کنیم. البته از اول اینطوری نبود شب تا صبح تلفنی حرف میزدیم. بابام همیشه نصفه شب داد میزد از حرف زدنهای ما آنقدر گفتن که الان اصلا هیچ باهم حرف نمیزنیم. اصلا همش سرجنگ داره نمیدونم چش شده. همش داد و بیداد راه میندازه.. وااااای خدا یه خانم باتجربه و با شخصیت بگه من باید چیکارکنم چطوری باهاش حرف بزنم که فقط گوش بده یا گوشم نداد یطور وانمود کنه که داره گوش میده فقط حرفامو بگم سبک شم
یه ماسک دارم در حد آک فقط کش سمت راستش در رفته معاوضه با ویلا
اگه توپ و تشریه باید با محبت و آروم بهش بگی اگه آروم و مظلومه با توپ و تشر باید بگی
یه نامه واسش بنویس اول
این حرفارو واسش بنویس ک احتیاج داری بهش باید ب حرفات گوش بده و هرچی تو دلت هست
مطما باش بعدش حظوری میاد و پای حرفات میشینه...
همین هارو بخود همسرت هم گفتی؟
نمیدونم منک عقد کردم با اینکه پنج سال میخواستمش بعدش پشیمون شدم ازش😂
تو از نظر خودت حرف داری ولی از دید شوهرت غر غری بیش نیست که داری رو مخش رژه میزی
حزفاتو کم کن.جذاب کن مثلا بگو یه چیزی میخواستم بگه ولش کن باشه بعدا همیشه از این روش استفاده نکن .به نامزدت نگو کارت دارم وحشت میکنه.احتمالا زیاد صحبت میکنی درسته؟یا ته و توی همه چیو میخوای در بیاری
۶ سال رفاقت کردید و حرفاتو شنیده. گوشش پر شده.
اگه این دوران رفاقت بینتون نبود، مدتها وقت وقت داشتی براش حرف بزنی و دلبری کنی.
بزار به حال خودش باشه. بزار خودش بیاد سمتت. ناز کن
آخه هیچ کدومش نیست. نسبت بهم بی تفاوت شده اصلا. اصلا هیچ علاقه ای توش نمیبینم. آخه کسی کسی رو دوست داشته باشه حداقل به حرفاش گوش میده. من که چیزی ازش نمیخوام باتوپ وتشر گوش نمیده با محبتم که همش در میره و باز گوش نمیده
