فدات 😁 نه والا تنها زندگی میکنم یه چیزی پختم هم آسون باشه هم سیر شم لااامصب انقد رب ریختم ق ...
یاد خودم افتادم تو مجردیم یبار برا دایی خدابیامرزم ماکارونی پختم یه عالمه رب ریخته بودم توش اونم به زور میخوردشون خودم تا چند وقت از ماکارونی متنفر شده بودم
راه ظهورت را بستم ... قبول خدا را چه دیدی شاید قرار است حُرِّ تو باشم