2777
2789
عنوان

فقط یه نفر محض رضای خدا بیاد من مشکلمو بگم راهنماییم کنه😔

| مشاهده متن کامل بحث + 1046 بازدید | 83 پست
ن عزیزم خودش همه چیو میدونست مامانش یخورده زیادی حساسه رو این قضایا الان نمیدونم باید چیکار کنم

متوجه شدم.که قبلن خودش میدونسته 

این حرف یهویی مادرش عجیبه 

مگه مادره بشما شک داره ؟

مادرایی که شک دارن اصلن.نمیان جلو 

اینش برام عجیبه 

میگم شاید خودش میخاد منت سرت بزاره و برای بعدا  اتو بگیره 

نمیدونم والله 

شب تاریک و سنگستان و من مست☘️قدح از دست من افتاد و نشکست☘️نگهدارنده اش نیکو نگهداشت☘️وگرنه صد قدح نفتاده بشکست☘️باباطاهر ☘️

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

متوجه شدم.که قبلن خودش میدونسته  این حرف یهویی مادرش عجیبه  مگه مادره بشما شک داره ؟ ما ...

نه مامانش چیزی نمیدونه ازمن

دارم دیوونه میشم از فکر وخیال بابت این قضاوت مامانش 

اصلا حالم از مامانش بهم میخوره از دیشب تاحالا

بنظرت شب باز قضیه رو باز نکنم؟

نه مامانش چیزی نمیدونه ازمن دارم دیوونه میشم از فکر وخیال بابت این قضاوت مامانش  اصلا حالم از ...

من اصلا موندم 

مامانش چرا ی خودش اجازه این حرف زشتو داده

عزیزم نامزدت توانایی مقابله با حرف مادرشو داره ؟ 


من اصلا موندم  مامانش چرا ی خودش اجازه این حرف زشتو داده عزیزم نامزدت توانایی مقابله با حرف م ...

منم کی تا حالا دارم همینو بهش میگم 

میگم اگه واقعا مادره گفته  چرا بخودش اجازه همچین حرفی داده و چرا پسر نقل قول کرده 

یا مادره نگفته و پسره داره الکی نقل قول میکنه 

یا اگه مادره گفته پسره نباید به ایشون.میگفت 


حالا که رابطه عاشقانه س اینجور بی ملاحظگی کرده وای به بعدش

بنظرم باید بیشتر رو این قضیه فک کنه 

شب تاریک و سنگستان و من مست☘️قدح از دست من افتاد و نشکست☘️نگهدارنده اش نیکو نگهداشت☘️وگرنه صد قدح نفتاده بشکست☘️باباطاهر ☘️

دوستت نباید بزاره مامانش حتی ب زبون بیاره

میشه ازتون خواهش کنم برا اینکه بابام راضی ب ی کاری بشه برام صلوات بفرستید خیلییی محتاجم ممنونم 😍😘😗😔(سوالات در مورد حیوانات پاسخگوهستم)
نه مامانش چیزی نمیدونه ازمن دارم دیوونه میشم از فکر وخیال بابت این قضاوت مامانش  اصلا حالم از ...

بشین سنگاتو باهاش وابکن 

بگو من با این گذشته م هستم تو هم خبر داری 

دلم نمیخاد هی سرکوفتشو بشنوم 

اگه بعدا یه کلمه بهم سرکوفت بزنی قشقرق بپا میکنم.

برا امتحانش بگو میخام با مامانت روبرو کنم چرا همچین حرفی زده

شب تاریک و سنگستان و من مست☘️قدح از دست من افتاد و نشکست☘️نگهدارنده اش نیکو نگهداشت☘️وگرنه صد قدح نفتاده بشکست☘️باباطاهر ☘️

به نظرم ازدواج نکن باهاش چون بعدان میزنه تو سرت ک معلوم نیست باچند نفر بودی.نظر منه حتما مشاوره برو بحث یه عمر زندگیه و اینکه ازدودج کردی حق طلاق و حق حظانت فرزند و حتما تو قواله ازدواج بنویسین.و خونت جدا باشه.امیدوارم کمک کرده باشم

@gitam  عزیزم بنظرم خیلی خوب راهنمایی میکنی. اگه بنظرت راهکاری اومد بهش بگو. 😘

 مواظب افکارمون و ذهنمون باشیم که افکار تبدیل به رفتارمیشه😊👌      کار بد هیچکس توجیه کننده رفتار بد ما نیست!       

اوووو چقدر براش توضیح دادی براش  ی کلام بگو ی بار دیگه بشنوم راجع ل این قضیه حرف بزنی رابطمون تموم مادرتم بخواد بعد ازدواج حرفی بزنه از چشم تو میبینم بگو دیگم نشنوم راجع ب این مورد .من بودم اینطور جواب میدادم تا بفهمه شوخی ندارم خودشو جمع کنه

به نظر میاد نامزدتون تهه دلش ناراحته از گذشته ی شما وگرنه نمیومد نقل قول مادرشو به شما بگه شما عزیزم نباید احساساتی و هیجان زده رفتار کنی آرامش خودتو حفظ کن به خودت بگو که خودتو با تمام مشکلاتت و گذشته ت دوس داری بعدشم با نامزدت خیلی منطقی صحبت کن بگو که اگه به گذشته برگردی هرگز با اون فرد دوست نمیشی بهش بگو کاش جای اون بی لیاقت تو رو زودتر پیدا میکردم بعدشم بگو اگر مادرت ناراحته و نگران زندگیته از بابت گذشته ی من که حقم داره به هر حال همه ی مادرا نگران فرزندانشون هستن بگو سه نفری بشینیم صحبت کنیم و یک بار برای همیشه این مساله رو تمومش کنیم بهشون بگو که برای خوشبختی و داشتن یه زندگی خوب تمام تلاشم رو می کنم و این سوظن هایی که به من دارید بی اساسه و دیگه نمیخوام چیزی در موردش بشنوم اگر قبول کردن و دیدی واقعا قانع شدن که به زندگیت ادامه بده و اگر دیدی همچنان حس خوبی بهت ندارن بهتره کات کنی باهاشون تا بیشتر از این بهت آسیبی نرسه از این رابطه 


نه مامانش چیزی نمیدونه ازمن دارم دیوونه میشم از فکر وخیال بابت این قضاوت مامانش  اصلا حالم از ...


اول که عزیزم هنوز اول کاری این همه نفرت از مادرش تو دلت جمع نکن که بعداً خدایی نکرده به خاطر این تنفرها از همه کارهاش برداشت بد میکنی و تو روابطت با مادرش به مشکل میخوری و از اونجایی که میگی خانواده دوسته ممکنه که با خودش هم مشکل پیدا کنی

بعد هم یک جریانی میگم که برای یکی از اقوام نزدیکم اتفاق افتاده

دختر فامیل ما قبل از این ازدواجش که یک پسر هم داره با یه آقایی نامزد بودن وچون به تفاهم نرسیدن نامزدیشون بهم خورد یعنی حدودا یکماه مونده بود به عروسیشون بهم خورد

بعد از چند ماه از بهم خوردن نامزدیش با یه آقایی تو محل کارش عقد کرد

ما خبر نداشتیم که به خانواده شوهرش قضیه نامزدی قبلی رو نگفتن

که قبل از مراسم عروسیشون گفتن که فقط خود داماد  خبر از نامزدی داره و خود داماد گفته لزومی نمی بینم به خانواده ام بگم چون ما همو دوست داریم و خانواده اش هم حساس بودن و قطعا اگر قضیه رو میدونستن مخالفت میکردن

حالا بعد از گذشت دو سه سال از طریق مادرم متوجه شدم که حسابی با همسرش به اختلاف خورده و مثل اینکه همسرش این موضوع نامزدی رو تو سرش می‌زده

طوری که اینا پشیمون شدن که چرا قضیه رو به خانواده داماد نگفتن

به قول خود فامیلمون فوق آخرش این ازدواج بهم میخورد بهتر  از این بود که آقا هر کاری میخواد بکنه و به خاطر ازدواج قبلی از دخترمون حق السکوت بگیره

من خودم کلا مخالف نظر دادن تو مسائل زن و شوهری هستم و قصدم از طرح این ماجرا این بود که قشنننگکک سنگهاتون رو وابکنید و به قول قدیمیا جنگ اول به از صلح آخر

به نظرم خانواده شما و در رأس اون پدر و مادرتون باید با این آقا صحبت کنن و اتمام حجت کنن

البته همه زندگی‌ها مثل هم نیست ولی اینم یه تجربه واقعی بود من خودم بعد از این جریان حساب کار دستم اومد 

زندگی شوخی بردار نیست

بله که بگی می‌شید زن و شوهر 

و همیشه تو کشور ما متاسفانه زن باید کوتاه بیاد





💙شب شراب نیرزد به بامداد خمار  
به نظر میاد نامزدتون تهه دلش ناراحته از گذشته ی شما وگرنه نمیومد نقل قول مادرشو به شما بگه شما عزیزم ...

مرسی ازت عزیزم بابت راهنمایی منطقی و خوبت

بچه ها بعضیاشون گفتن  به چه حقی مامانش بخودش اجازه داده اینطوری حرف بزنه برات و قضاوت کنه

منم حس کردم شب باید بهش بگم ک چرا ب مامانت همچین اجازه ای رو دادی؟

الان من نباید از خود نامزدم ناراحت باشم؟

اول که عزیزم هنوز اول کاری این همه نفرت از مادرش تو دلت جمع نکن که بعداً خدایی نکرده به خاطر این تنف ...

بله عزیزم کاملا حرفاتو قبول دارم

بابام پنجشنبه بود باهاش صحبت کرد و گف هر گذشته ای فاطمه داشته تموم شده و توام هرچی توی گذشتت بوده باید بریزی دور و یه زندگی جدیدو شروع کنین

الان بنظرت من شب ک باهاش حرف بزنم بهش بگم ک چرا همچین اجازه ای رو به مامانت دادی که این حرفو بزنه برام یانه درست نیس؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792