2777
2789
عنوان

سوتی های داغون من

895 بازدید | 13 پست

  یکبار با دوستم رقته بودیم بیرون زنگ زدم بابام بیاد دنبالمون بعد یه ماشینه بغل پام وایستاد من سوار شدم فکر کردم  بابامه ولی بچه ها  بیرون هی عدا در می اوردن  من برگشتم دیدم این که بابام نیس    


تعداد رای : 8
نظرسنجی
بله
6
75%
نه خیلی بد
2
25%

من همین چن روز پیش درومدم شیشه ماشین همسایمون دودیه پارک کرده بود رفتم هزار جور ادا دادم روسریمو درست کردم لب و لوچمو کج کردم چشامو گنده کردم ریملمو بببینم یهو دیدم عههه شیشه داره میاد پایین ینی هر چه بر این درد بگریم رواست

ما دو شاخه ی یک درختیم وای اگر باد از دو سو می وزید...
من همین چن روز پیش درومدم شیشه ماشین همسایمون دودیه پارک کرده بود رفتم هزار جور ادا دادم روسریمو درس ...

منم تجربشودارم

میبینمت  دل میشه پرپر؛این چه حسیه آی دلبر؟😜باتوآرومه دلم؛   آرومه دلم؛تویی قانون دلم؛به تو محکومه دلم.دلبررررررررررررررر 💜میبری هوش وحواس از سر😛😍(بعضی ازدوستان لطفا نخودآش نباشید:ممنون 😆)

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من همین چن روز پیش درومدم شیشه ماشین همسایمون دودیه پارک کرده بود رفتم هزار جور ادا دادم روسریمو درس ...

وای من یه بار اینجوری کردم رفتم جلوتر رژممو ببینم دیدم پسره لباشو آورد جلو بالگد زدم به درش فرار

تیکرم برای لاغرشدنم تا مهرماه من میتواااانممممممممم به وزن ۶۰ کیلویم برسم میتووووووونم😍😎😘

من یه بار در حین پیاده روی در پیاده رو یه چیزی رفت تو چشمم ، برای اینکه در بیاد شروع کردم به باز و بستن چشمم ... در همین حین یک خانم در کنار شوهرش از  کنارم داشتند رد می شدند ، که ناگهان خانم با صدای بلند تو وسط پیاده رو گفت : پسر چش هرزه داری به زن مردم چشمک میزنی... هیچی دیگه شوهره هم غیرتی شد .... نزدیک بود دعوا بشه

ابوالقاسم کریمی(فرزندزمین):شاعر،ترانه سرا,نویسنده+مشاوره رایگان درخصوص بیمه عمر/کارشناس فروش و مشاور مالی شرکت بزرگ بیمه پارسیان
من یه بار در حین پیاده روی در پیاده رو یه چیزی رفت تو چشم ، برای اینکه در بیاد شروع کردم به باز و بس ...

😂😂😂

تیکرم برای لاغرشدنم تا مهرماه من میتواااانممممممممم به وزن ۶۰ کیلویم برسم میتووووووونم😍😎😘
وای شماهم من یه بار ÷شت ایفون تصویری فکر کردم دوستم برداشته بعد عدا دراوردم فکرکردم خودشه نگو مامانش ...

من یه بار از خواب پاشدم ساعتای ۷بود بعددیدم لامپ اتاق مهمونا روشنه رفتم خاموش کنم درو بالگد زدم دیدم یه پسره نشسته بدبخت تامنو دید هول کرد بلند شد چش توچشش رفتم لامپارو خاموش کردم اومدم بیرون بابا ومامانم از تعجب شکه بودن🤤🤤🤤

تیکرم برای لاغرشدنم تا مهرماه من میتواااانممممممممم به وزن ۶۰ کیلویم برسم میتووووووونم😍😎😘

یک بارم با پسر داییم رفتیم بیرون با هم  دعوا مون شد من عصبانی شدم گفتم خودم می رم اومدم بند کفشمو ببندم بلند شدم دیدم نیس یه پسر شبیهش بود رفتم زدم پس سرش مگه ول می کرد گفتم غلط کردم برگشتم دیدم پسر داییم همون جاکه من بند کفشموداشتم می بستم بود


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   avina3030  |  1 ساعت پیش
توسط   elham73۱  |  1 ساعت پیش
توسط   negar9977  |  1 ساعت پیش