به دادم برسین مادرشوهرم امروز سر چادر سرکردن هرچی دئس داشت بارم کرد جلو شوهرم،خانواده شهیدن عروس اولشون ب اجبار خانه پدرش چادرسر میکرد و بعد ازدواج چادرشو برداشته و مانتو جلو باز میپوشه وبی روسری میشینه تو ماشین یه دختر مطلقه هم داره ک حجاب انچنانی نداره چادرم سرنمیکنه و مانتوهاش همش بالای زانوان الان ب من گیر داده چادر سرکن،مادرشوهرم سرخرید پالتومم گف باید زیرزانو برداری چون چادر نداری و ادم از اطرافیانش خجالت میکشه،خودشم حجاب داره اما ۲۴ساعت غیبت اینو اونو میکنه ،هرچی امروز گف شوهرمم گف حجاب زن من کامله ومن مانتو میپوشم برحسب انتخاب خودمم موهامو بیرون نمیزارم ارایش ملایم دارم ،گف زن باپوشش برا مردش ابرو جمع میکنه بی چادر بی ابرویی خودشو ریخته بیرون و مانتئیب میشه مث خانوم فلانی ک خرابه و....و.....و.....من فقط گفتم من پوششمو دوس دارم اینجور بزرگ شدم همسرمم منو اینحور قبول کرده گف من شانس ندارم و فلان و حرف منو بحساب نمیارین،توماشین بودیم گف نگه دارین من بااژانس برم ،تورو خدا کمک کنین چیکارکنم راهکاربدین تازه قراره بشینم طبقه بالاش بخاطر وضع فعلیمون ،چجوری بشونمش سرجاشئ
اوووف نمیتونی مادرشوهر زور گو ترین هستن بلاخره میره رو مخ شوهرت
خدا بهت صبر بده عزیزم
کمک چی کنیم؟
شما و شوهرت جواب دادید
ولی واسه خریدات چرا میبریش؟
بگو اوکی ولی کار خودت رو بکن
خوب چادرحسنا یایه مدل راحت دیگه بگیریه مدت سرت کن شایددوست داشتی
فقط میتونم بگم اصلا از موضعت کوتاه نیا
چون هیچ کس حق نداره یه نفرو به اجبار تغییر بده
و اینکه حتی اگر شما الان هم چادر سر کنی قطعا بعد از یه مدت دوباره برمیگردی به همین پوشش الانت
من باشم میگم عروس چادری میخواستی از اول میرفتی چادری میگرفتی آبرویی که قراره بخاطر پوشش ظاهری من جمع بشه میخوام صد سال سیاه نباشه اون آبرو خود پیامبرم با زنایی که حجاب داشتن و غیر مسلمون بی حجاب بودن یه جور رفتار میکرد جوری که خود اون آدما ترغیب میشدن به رعایت حجاب کسی به زور نه مسلمون میشه نه با حجاب اهل دو رویی نیستم که اول یجور باشم و بعد به زور جور دیگه رفتار کنم آبرویی که قراره با حجاب جمع کنم برا شوهرم با متانت و سنگینیم جمع میکنم
