دورت بگردم بابا جونم
الهی چنان در ارامش باشه روحت چنان بغل خدا راحت باشی.
روحت شاد
حتا نگاه بد هم بهم نکرد چه برسه کتک
چنان مثل کوه پشت بود که همه از اسمش فقط میترسیدن
ی نفر غریبه اشنا فامیل دوست جرات نداشت از ترس بابا اسم دخترشو بیاره یا چیزی بگه انقد بابام دوسم داشت
تو فامیل میگردم میگن نور چشمش
وای خدا من باور نمیشه مدر میتوته انقد بد باشه