شکستم .... آنقدر آھسته که صدای شکستنم کسی را آزار نداد...صدای شکستنم را فقط دیوارھای اتاقم شنیدند...صدای شکستنم را قلم و کاغذ شنیدند‘ و شعــر پس دادند ... صدای شکستنم را خدا شنید و سکوت جواب داد...می دانی؟ فقط بغض میکنم ..این سخت تر از ھرچیزست بغض داشته باشی و بخندی .... خیالت راحت! از درون شکستم ...صدای شکستنم را ھیچ کـس نفھمید💔
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ناراحت نشی عزيزم، خب خودت بذر اولو پاشیدی،، ب جای اینکه بگي دختره عاشقته میزدی تو دهنش،، با این اوصا ...
هههه
فکر کنم شوهره ترتیب دختره داده باشه تا الان
هردو عالم فدای پدرومادرم.خیلی دلتنگتون هستم.چرا منو تنها گذاشتین.من الان نیاز به بودن در کنارتون دارم.حالا که قرار بود منو تنها بزارین چرا تصمیم گرفتین که من رو بوجود بیارین،منو وارد دنیایی کردین که بعد ازشما تنها باشم.غم نبودنتون روی دلم سنگینی میکنه.خیلی دوستون دارم.همیشه بیادتون هستم حتی با یه صلوات
۱۵ سالشه خب. معلومه که بی عقله! باید از شوهر ایشون تعجب کرد با ۳۰ سال سن
ته قصه خودشو پیدا کرد اون که بین جمعیت گم شده بود.....اونی که به جای زخمای خودش مرهم زخمای مردم شده بود......چه دقیقه هایی که با حسرت بین آدمای خوشبخت گذشت........کی میتونه حالتو درک کنه کی میدونه که چقدر سخت گذشت
ناراحت نشی عزيزم، خب خودت بذر اولو پاشیدی،، ب جای اینکه بگي دختره عاشقته میزدی تو دهنش،، با این اوصا ...
عزیزم ما باهم رفت و آمد داشتیم خیلی با شوهرم صمیمی بودن من فکرشو نمیکردم دختره با این سن کم بیاد اینجوری زندگیمو بپاشه و اینکه شوهرمو از راه بدر کنه دختر اصلا بر و رو هم نداره منی که زنم از جلو قیافشو میدیدم چندشم میشد
فقط پول داشت همین
شکستم .... آنقدر آھسته که صدای شکستنم کسی را آزار نداد...صدای شکستنم را فقط دیوارھای اتاقم شنیدند...صدای شکستنم را قلم و کاغذ شنیدند‘ و شعــر پس دادند ... صدای شکستنم را خدا شنید و سکوت جواب داد...می دانی؟ فقط بغض میکنم ..این سخت تر از ھرچیزست بغض داشته باشی و بخندی .... خیالت راحت! از درون شکستم ...صدای شکستنم را ھیچ کـس نفھمید💔
۱۵ سالشه خب. معلومه که بی عقله! باید از شوهر ایشون تعجب کرد با ۳۰ سال سن
بی عقل بود اینجوری راحت شوهرمو گول نمیزد از راه به درش نمیکرد زندگیمو خراب نمیکرد
شوهرم عاشقم بود جز من چشمش کسیو نمیدید
شکستم .... آنقدر آھسته که صدای شکستنم کسی را آزار نداد...صدای شکستنم را فقط دیوارھای اتاقم شنیدند...صدای شکستنم را قلم و کاغذ شنیدند‘ و شعــر پس دادند ... صدای شکستنم را خدا شنید و سکوت جواب داد...می دانی؟ فقط بغض میکنم ..این سخت تر از ھرچیزست بغض داشته باشی و بخندی .... خیالت راحت! از درون شکستم ...صدای شکستنم را ھیچ کـس نفھمید💔
استارتر، به نظرم خودتوکامل بکش کنار. مطمئنم که خانواده دختره میزنن به بی آبروگری... تو فقط بشین کنار ونماشاچی باش تا قاعله بخوابه. بعدش برا خودت و زندگیت تصمیم بگیر
ته قصه خودشو پیدا کرد اون که بین جمعیت گم شده بود.....اونی که به جای زخمای خودش مرهم زخمای مردم شده بود......چه دقیقه هایی که با حسرت بین آدمای خوشبخت گذشت........کی میتونه حالتو درک کنه کی میدونه که چقدر سخت گذشت
عزیزم ما باهم رفت و آمد داشتیم خیلی با شوهرم صمیمی بودن من فکرشو نمیکردم دختره با این سن کم بیاد این ...
حالا از دختره بگذریم
شوهرت کم تقصیرکار نیست
به روی همسرت اوردی
میدونه که میدونی
حرفش چیه
واقعا عاشق شده
هردو عالم فدای پدرومادرم.خیلی دلتنگتون هستم.چرا منو تنها گذاشتین.من الان نیاز به بودن در کنارتون دارم.حالا که قرار بود منو تنها بزارین چرا تصمیم گرفتین که من رو بوجود بیارین،منو وارد دنیایی کردین که بعد ازشما تنها باشم.غم نبودنتون روی دلم سنگینی میکنه.خیلی دوستون دارم.همیشه بیادتون هستم حتی با یه صلوات