هر خواستگاری براش میاد یه ایراد میگیره و میگه نه ، هنوز نزاشته یه خواستگار پاشو تو خونه بزاره ، حالا امروز براش یه نفر اومده که از اقوام هست و کلن پسر خوبیه
حالا پدر و مادرم جرعت نمیکنن بهش بگن ،میترسن باز بگه نه
انشااله یکی قسمتش بشه ک خوشبخت بشه
شاید عاشق یکی دیگس . بشین خواهرانه از زیر زبونش حرف بکش و اگه میتونی مشکلشو حل کن
خودتم عجله داری ای شیطون
منم همین تصمیمودارم دیگه نمیخام ازدواج کنم
شاید بختشو بستن رغبت نداره
انشاالله خوشبخت بشه الهی آمین
خب دلش میخواد مستقل باشه چیکارش دارین
چیکارس داری خوب دوس نداره.خوبه تو دادگاه بالا پایین بره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
