من ۱۸ساله ازدواج کردم همون ماه اول ازدواج گفت میزتلویزیون جهازتومیندازم دورخودم بدم یکی دامادمون بسازه گفتم نه توروخدادوسش دارم خوب به جاش چیزی بخرکه نداریم گفت چی گفتم مثلامبل رفته بودبه پدرش گفته بودمنواحضارکردن اونجاپدرش گفت مگه بالای تومبل داره که توازپسرمن می خواهی الان ۱۸ساله گذشته وشوهرمن نخریده ده سال اصرارش کردم بخرقبول نکرد۸ساله دیگه نمی خوام پول مبل توکیفش بوودداشت ونخریدخونه خالیه منم ناراحت البته من لیسانسم نذاشت سرکارم برم