خسته شدم از همه چی. شوهرمو خیلی دوست داشتم.
۶ ساله که باهمیم. بهم بی احترامی نکردیم و دعواهامون بیشتر برای خانواده ها بود و خودمون زیاد مشکلی نداشتیم.
با همه ی درگیری هایی که با خانوادش داشتم کنار اومدم. و ۶ ساله همسایشونم. بی احترامی هایی که خانوادش بهم کردن و نادیده میگرفتم و نمیزاشتم بیشتر از این تو زندگیمون تاثیر بزارن.
رابطه هامونو کمتر کردیم و زندگیمون بهتر شد. ولی تنها مشکلی که با شوهرم داشتم و دارم چش چرونیش بود.
جلوی من خیلی خوبه و حرفای عاشقانه از زبونش نمی افته. ولی وقتی اتفاقی گوشی شو برمیدارم حتما یه چیزی میبینم که داغونم میکنه.
حالم اصلا خوب نیست. حس میکنم دیگه نمیتونم با شوهرم ادامه بدم. دوشب پیش باهم بحثمون شد. دیگه از چشمم افتاد. هرکاری میکنم نمیتونم کارایی که باهام کرد رو یادم بره.