عزیزم اونا کارای خوب منو نمیبینن انتظار زیادی دارن منم باهاشون با وجود بدیایی که کردن خیلی خوب بودم ولی دیدم شوهرم با خوانوادم خوب نیس و ازشون کینه داره و سمتشون نمیره در حالیکه خونوادم کمترین بدی بهش نکردن کاری باهاش ندارن منم خانوادشو ول کردم رضایتشون نسبت به من برام مهم نیست
خاهری والاشوهرمنم ازمامان وداداشم اصلاخوشش نمیاد.همیشه میگ مامانت دخالت میکنه.پُرت میکنه.ولی خداشاهده مامان من فقط میگ صبوری کن و ازین نصیحتا.ولی شوهرم ازش خوشش نمیاد بی ادب.منم با خواهرشوهرم چندباری بحث داشتیم ولی خوب شد.میدونم چی میگی عزیزم.درسته اونا اونجور ک باید باشن خوب نیستن.اما پیش آقات همیشه خوبیشونو بگو.بزار اقات بفهمه خیلی واسشون احترام قائلی.ناخودآگاه عزیزمیشی براش.چون اونا خانوادشونو دوس دارن.این ک اون خانوادتو دوس نداره مهم نیس.ازقدیم گفتم دوماد پسر نمیشه..تو تلاشتو کن ک به چشم شوهرت بیای..اصلانم ازخونوادش بد نگو.پیش چشم شوهرت خودتو عزیزکن.میدونم سخته.ولی باید زندگیتو نگه داشته باشی عزیزم.خونوادش خوشحالم میشن تو ترکش کنی.👿🙁
اول خودمو میکشم بعد اونووووو😭😭😭😭اخه چرا😭😭😭
