فرشته ی مو فرفریه عزیز هیچ وقت فرصت دختر بودن نداشتم بچگی من تو دعواهای پدر ومادرم گذشت تو دلواپسی برای خواهر کوچکم تو بغض های شبونه تو زیرزمین برای ازدواج اجباری تو تعصبات بی خود برای حرف زدن با پسرای فامیل من تو نوجوونی یه دختر افسرده با باقی مانده باتری 3درصد بودم من هیچ وقت دوست نداشتم دختر داشته باشم ولی اینو هیچ کس نمی دونست وقتی تو رو خدا بعد دارو درمونو و بعد از داداش بهم داد گفتم باید خدا یه سبزه مو فرفری با چشای درشتش رو بهم بده همه خندیدن ولی تو یه موفرفریه سبزه با چشای درشت بودی هیچ وقت تو این 5 سال نخواستم تو چشات نگاه کنم چون ازاین که بلد نبودم مامان یه دختر باشم خجالت میکشیدم وقتی داداش یه هفته سخت مریض بود گفتم خوب شو مرد کارات رو زمینه ولی وقتی تو مریض بودی و من به هیکل نحیفت نگاه کردم یهو ضجه زدم این اشک من برایتو فرق داشت گفتم بلند شو همدمم تیکهی قلبم اونجا فهمیدم من یه مامان دخترم یه فرشته ی مو فرفری
😍😍
چه قشنگ بود 😍😍😍
دلم دخمل خواست شکل خودم😖
منم مامان دو تا فرشته چشم درشت و صورت چیده و زیبا هستم😍
منم دختر میخوام
ترکیب از خودمو و شوهرم
یه قسمتهایی شبیه خودم یه قسمت هایی شبیه شوهرم
ولی واویلا میشه اون قسمت هایی که میخوام جابجا بشه😂😂😂
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
