ميخواستم واسه تولدش جشن بگيرم سورپرايزش كنم ازونجايي كه ميدونم گير ميده گفتم تا قبل از اينكه مهمون دعوت كنم بهش بگم ،بهش گفتم گفت نه من از رقص و اينكه مو باز باشي خوشم نمياد،كلا منم گفتم نخواه،حالا همه فاميلن هيچ غريبه اي نيس،كاراش ديگه داره خستم ميكنه ،گير دادناي الكيش،الانم كلاس داشتم گفت بيام دنبالت بريم بيرون گفتم نميخوام ،اصن دلم نميخواد برم خونه