2777
2789

یه خاستگار داشتم نمیخواستم زنش شم وقتی شوهرم اومد خاستگاریم عاشق شوهرم شدم اسم شوهرم علی .هم همسرم هم خاستگار قبلیم هردوشون فامیلمونن قبل اینکه عقد کنیم خاستگار قبلیم بهمون اس میداد که این پسره یه دختره رو دوست داشت و دختره روبهش ندادن و بخاطر وضع مالیتون میاد دخترتونوبگیره خودم به روی شوهرم نزدم انگارکه نمیدونم ولی خواهرم که ازش درمورد اون دختره پرسید گفتش که فقط بهم نامه میداد و دوسش نداشتم بعدا خودش بهم گفت ک اون پسره چی گفته درموردخودشو اون دختره منم گفتم که راستشو بگه اونم میگه( من دوسش نداشتم۱۶سالم بود اون بهم گیر میداد  مدرسش کنار خونه خواهرم وباشگاهم بوداونجا رفتنی ازکنارمدرسشون ردشدنی چندباردیدمش میگفت بیاخاستگاریم و چه پسر خوشگلی  و دید که من باهاش دوست نمیشم با دوستم رفیق شد یروز که توپارک نشسته بودم درس میخوندم۱۷سالم اینا بود بارفیقم توپارک بودن اسم رفیق شوهرم محمد دختره گفت محمد این علی اومده بود خاستگاریم محمدم گفت اره میدونم دوست داره ولی جرئت نداره نزدیکت شه شوهرمم میگه عصابم خورد شد گرفتم رفیقمو کلی کتک زدم ولی بخاطر غد بودنم زدمش نه بخاطر دختره چون دوسش ندارم ودخترخوبی نبودباچند نفر دوست بوده)ولی خواهرشوهرم میگفت که علی عاشق اون دختره بود اونا میومدن خونمون اینم بود همومیدیدن دختر خوشگل وخوبیه ماگفتیم نگیرتش خانوادش خوب نیستن .به شوهرم که میگم میگه اونادروغ میگن من اونو دوست نداشتم .دختره  رو اولین بار تو یه مجلس دیدم محرم بود خیلی ساده و بی ارایش وچادری بود شالشو کفششو هرازگاهی که چادر میرفت کنار لباساشو میدیدم قشنگ نبودمن خودمم چادریم ولی اون یکی لباسامم مارک بودو  و آرایش کرده بودم  ازاون به بعد دختره رو هروقت دیدم کلی ارایش کرده بود و به خودش میرسید وجیغ میگشت بعد چند وقت تو یه عروسی دیدمش وقتی دید بینیموعمل کردم زل زد توچشام چشماش چهار تاشد یسره هم زل زده بود بهم.چند ماه پیش نامزد کرد و تقریبا یه ماه پیشم عروسی کرد هفته پیش بازم تو یه مجلس دیدمش اخم میکرد بهم و روشو برمیگردوند . (خانما نیتم مسخره کردن کسی نیس توهین نمیکنم فقط میخواستم ببینم عکس العمل شوهرم چیه هوارنشید سرم)ب شوهرم گفتم دختر عموم با اینکه عموم توکار فروش ماشین های لوکس انقد خودشو نمیگیره این بااینکه باباش آبدارچیه خودشو میگرفت .گفت مگه آبدارچی شغل بدیه الکی گفتم اره گفت خیلیم شغل خوبیه مایه خجالت کسی نیس .به نظرتون دوسش داره.دختره چی؟چرا اینطوری رفتارمیکنه؟

بعد تو این قلب من دیگه باهمه آدما سرده💔

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

عزیزم ب نظرم بهتره تو گذشته همسرت جست و جو نکنی خودت ناراحت میشی

به حرفای خواهر شوهرم توجه نکن

تمامي دينم به دنياي فاني،شراره ي عشقي که شد زندگانی،به ياد ياري خوشا قطره اشکي،به سوز عشقي خوشا زندگاني،هميشه خدايا محبت دلها،به دلها بماند به سان دل ما،که ليلي و مجنون فسانه شود،حکايت ما جاودانه شود،تو اکنون ز عشقم گريزاني،غمم را ز چشمم نمي خواني،از اين غم چه حالم نمي دانی،پس از تو نمونم براي خدا،تو مرگ دلم را ببين و برو،چو طوفان سختي ز شاخه غم،گل هستي ام را بچين و برو،که هستم من آن تک درختي،که در پاي طوفان نشسته،همه شاخه هاي وجودش،زخشم طبيعت شکسته 
چقددزیاد😑

تو یه پست مینویسن میگید زیاد تو چند تا مینویسن میگید قطره چکونی🤭

تمامي دينم به دنياي فاني،شراره ي عشقي که شد زندگانی،به ياد ياري خوشا قطره اشکي،به سوز عشقي خوشا زندگاني،هميشه خدايا محبت دلها،به دلها بماند به سان دل ما،که ليلي و مجنون فسانه شود،حکايت ما جاودانه شود،تو اکنون ز عشقم گريزاني،غمم را ز چشمم نمي خواني،از اين غم چه حالم نمي دانی،پس از تو نمونم براي خدا،تو مرگ دلم را ببين و برو،چو طوفان سختي ز شاخه غم،گل هستي ام را بچين و برو،که هستم من آن تک درختي،که در پاي طوفان نشسته،همه شاخه هاي وجودش،زخشم طبيعت شکسته 

عزیزم اصلن بهش فک نکن هرچی بوده تموم شده و اون دختره به تو حسادت میکنه من درکت میکنم و همین جریان برام پیش اومده و هست ادامه داره.....به خواهرشوهرتم بگو غلط میکرده عشق منه الان دیگه خداروشکر مال منه

درکت میکنم اما اصلا درموردش حرف نزن حتا سعی کن باهش رودر رونشی هروقت دیدیش بهش توجه نکن بزار از ذهن همسرت پاک بشه 

یکی تیشه بگیرید؛ پیِ حفره زندان… چو زندان بشکستید؛ همه شاه وُ امیرید

واسه همه تاپیکام گزارش میزنین واستون صلوات میفرستم دارم شناسایی میشم اخه

جات تو دلم خیلی خوبه سالم بمون بزرگ شو بیا بیرون ک ببینمت و با دیدنت منم دوباره متولد شم⁦❤️⁩😍

بیخیال باش .دوسش داشته یانداشته بهرحال گذشته.شمام قبلا توزندگیش نبودی بهرحال میتونسته عاشق یه نفردیگه شده باشه.این خانمم ازدواج کرده دیگه شما پی این قضیه رو نگیر.اگه هم چیزی بوده شمابااین سوالاو حرفا داری خاطراتو جلوچشم همسرت میاری. بیخیالش باش

دردم از یار است و درمان نیز هم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز