امروز رفته بودم شهرک قدس.باورم نمیشد کوچهاش نگهبان داشتن اونایی ک میشناخت رو راه میداد😨
حالا وارد کوچه شدم ک کاش نمیشدم چ خونه هایی قصر کم بود براشون عین کیک خامه ای بودن. دختر شش سالم میگف مامان اون خونهه خفففففففنه 😂
زنها بنز سوار😅تو کوچه ی مدرسه هم بود ک موقع تعطیلیشون بود بچها بیرون صف وایساده بودن و ماشینا پشت سر هم وارد کوچه میشدن بعد دو تا آقا میگفتن ایلیا بیاد یعنی باباش اومده یا فلانی رانندش اومد بیا. انقد خوشگل بود مدرسش دخترم گیر داده بود من دیگ آون مدرسه نمیرم میام اینجا😀
اصلا دلم نمیخواد انقد مایه دار باشما ولی انصافا اخه چقد اختلاف 😒😒😒