اقا همیشه هروقت نامزدم میاد خونمون اتاق من جا نیست راه بری از خوشحالی که میاد هیج کاری نمیکنم خودش همیشه اتاقم مرتب میکنه صبح ها که نیستم یه روز که برگشتم گفتم ایمان مرتب کردی برام مظلومم گفتم گفت نه اومدم خونه بابام صدا داد که خلاصه چرا ریخت و پاش شدی رفتم تو اتاقم دیدم برق میزنه دست بابام گرفتم بردم تو اتاق گفتم تمیز کردم و رفتم بابام گفت اره بدبخت ایمان 9 صبح رفته تو اتاقت۱۲ اومده بیرون ینی اب شدما😀😀😀😁😁😁