دوستای گلم من یه خواهر دارم از خودم سه سال بزرگتره من زودتر از خواهرم ازدواج کردم. الان هم خدا بهم دختره نازم رو داده. خدا رو شکر خیلی از زندگیم راضی هستم. از همسرم. از خانواده ی همسرم. ولی خواهرن بعضی وقت ها یه کار هایی میکنه که من میمونم چه کنم. نمیدونم چرا اینکارو میکنه. من همسرم و خانواده اش بسیار انسان های شریفی هستن بسیار با فهمن. پدر و مادر خودم هم اینو میدونن و دوسشون دارن اونارو. ولی خواهرم زیر زیرکی یه کارایی میکنه که من فکر میکنم پدر و مادرم یه جوری شدن نسبت به همسرم. همه اش داره یه کاری میکنه که ما ازشون دور شیم. خیلی رو پدر و مادرم تاثیر گذاشته. من نمیدونم چیکار کنم. از طرفی میگم ول کن باباجان تو که خودت میدونی اونا چه ادمای خوبین دیگه چرا واست مهمه ولی بعد که مامان بابام میان میگم اخه چرا خواهرم اینکارا رو میکنه. مثلا خودش از وقتی ازدواج کرده یه شب هم نیومده خونه پدر و مادرم بخوابه شب و بمونه با شوهرش ولی من خیلی حواسم هست که تنها نذارم مادر و پدرم رو ولی باز مادر و پدرم از من توقع بیشتر دارن تا اون. خانواده ی شوهرم خیلی موبادی اداب هستن ولی خواهرم باز یه جوری نشون میده که همه کیز بر عکس میشه. من چیکار کنم؟
مثلا مادرت گفت شوهرت دوست نداره بیاد یه بار بگو فلانی (شوهرت) اینقدر گفت پاشو بریم خونه بابااینا دلمون واسشون تنگ شده یا مثلا بگو دلم درد میکرد حوصله م نمیکشید بیام فلانی گفت نه پاشو بریم خوب میشی
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
عزیزم شاید خواهرت با شوهرش مشکلی دارن که پدر ومادرت بیشتر با اون دامادشون کنار میان تا با همسر خودت.صحبتارو خوندم زیاد حرکاتشون نرمال نیست اخه پدر و مادر که بین بچه ها فرق نمیزارن