(پنج ساله باهمیم و قصدمون ازدواجه ، همشهری نیستیم)
همیشه میترسیدم از اینکه مثل بقیه مردا دروغگو و آب زیرکاه از آب دربیاد
از راه های مختلف امتحانش کردم و همیشه هم بهم ثابت شد ک دروغ نمیگه یجورایی دیگه ب حرفا و کاراش ایمان داشتم اگه میگفت الان شبه میگفتم راست میگه
پسورد اینستاشو دارم خودشم میدونه ولی زیاد از اینستا سردرد نمیاره و نمیدونه ک پیاماشو میخونم
همیشه بهش گوشزد کردم ک دوس ندارم با هیچ دختری هم صحبت بشه
کلا میدونه ک راجع ب بعضی مسائل خیلی حساسم
ولی ی روز دیدم ک برای دختر عموهاش تو اینستا کلیپ میفرسته و بهشون پیام میده اولاش خیلی کفری شدم و موضوع رو با دوستم درمیون گذاشتم اونم بهم گفت ک زیادی داری سخت میگیری خب فامیلن انقدر محدودش نکن
خودشم میگفت عزیزم باهاشون رودروایسی دارمو فامیلنو زشته تحویلشون نگیرم
منم با خودم گفتم اینا راس میگن من دارم زیادی بچه بازی درمیارم و گذشتتتتت تا با این موضوع کنار اومدم 
گرچه بازم دیدم ک تو واتساپ هم باهاشون در ارتباطه
ولی بعدش ی موضوع دیگه پیش اومد
اگه هستید براتون تعریف کنم 😞 خیلی ب کمکتون نیازدارم