همسرم اومد خواستگاریم 5 روز بود از سربازی اومده بودسال 96 و یه پراید هاچبک داشت و میگفت وقتی گل خواستگاریو خریده 100 تومن مونده تو جیبش
روز خواستگاری مامانش گفت من یه زمین دارم میدم به پسرم حدود قیمتش 80 تومن میشه ولی همسرم تونست 100 تومن بفروشه
یه 30 تومن هم یه جایی باباش میخواست از یکی بیخیالش شده بود همسرم رفت زندش کرد 10 تومن هم خودش جمع کرده بود گذاشت بانک 50 تومن وام گرفت
پرایدو فروخت گذاشت بانک مسکن وام اولیا منم 40 تومن از مامانم اینا گرفتم منم گذاشتم تا وام 160 تومنی بگیریم
بعد تو این حین یه یه کاری با پسر عموش انجاک داد 50 تومن پول دستش اومد یه مسافرت ترکیه رفتیم و بقیشو هم من 10 تومن گذاشتم روش یه 206 خریدیم منم قرعه کشی داشتم حدود 100 تومن هم من کمک کردم
100 تومن مادر بزرگش وقتی خونه خریدیم قرض داد بهمون
خونمون 600 تومن بود 120 تومن وام داشت ما دیگه پولامونو از بانک مسکن کشیدیم بیرون و وام نگرفتیم 80 هم کسی که ازش خونه خریدیم گفت میخوام یک سال بشینم به عنوان رهن نگه دارین در حالی که رهن خونمون اون موقع 130 تومن بود ولی قبول کردیم
40 تومنه مامانمو هم گذاشتیم روش و جور شد خلاصه پوله
بعد 3 ماه خدارو شکر هم قرض مامان بزرگ همسرمو دادیم هم ماشینمون 206 سال 93 بود یه 206 سال 96 خریدیم
امسال هم 40 تومنه مامانمو پس دادیم
طلا نفروختم برای خونه جز یه دستبند که 19 تومن شد اونم همسرم ماه قبلش 40 تومن برای یه کاری شریک شد وگرنه اونم نمیفروختم
ولی 206 رو دو ماه پیش برای مستاجره فروختیم ماه پیش یه لیفان ولی باز همسرم خرید البته ماشین منم فروختیم گذاشتیم رو پولش