اره بخدا هنوز دو جلسه بود همسرم یادم داده بود هنوز دور دو فرمونه نمیدونستم چجوریه الان توجاده ها داداشم یادامادمون وقتی خیلی خسته باشن همسرم میگه بگیرین بخوابین خانوم من میشینه یه موقع خوابالو باشبن خطرناکه من میره رو ابرااااا🤣🤣 خودمونم که باشیم شهر به شهر نوبتی استراحت میکنیم ادم از همین تمرین ها یاد میگیره من خیلی تصادف کردم تو بلوار دفتم تو میدون رفتم به درخت زدم به موتوری زدم به سطل زباله سر خیابون زدم اما بعد یاد گرفتم در حدی که بابام خیلی قبول داره راحت میشینه کنارم
یکی به منم دلداری بده ، جاریم مهرماه ثبت نام کرد الان گواهینامه ش رسیده فک کنم ، اونوقت من یک سال و نیمه حیرونم
یبار قشنگ سر یه یچ با سرعت خیلی کم مالیدم به یه لیفان قشنگ ماااااالیدم صدای خرچ خرچ ماشینامون تو گوشمه🤣دستم نیومده بود ابعاد ماشیشنمو و کی فرمون بچرخونم فقط قیافه یارو یادمه😎 حالا مسابقه میدم با هرکی تو فامیل ادعا داشته باشه توی عروس گردون که رسم داریم همیشه ابجیام میان تو ماشین ما.هیچکس از شکم مامانش راننده نبوده
ارهاون ماشینمون از دست من پر از خط و خش و رنگ بود عجله داشتم صبر نمیکردم برای جلسه ی اموزش همون شب که اولیشو یاد میگرفتم بعدیشو انقدر تمرین میکردم یاد میگرفتم مثلا یه خیابون کلا دنده عقب میرفتم یا سرعت بالا رو تمرین میکردم یا سرعت عمل و اینارو بعد خب تلفات هم میدادم دیگه🤭
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
