منم تو یه ساختمون و یه اتاق بهم دادن خونی دیگه برام نمونده بزارن تو شیشه عوضیا الان اذیتاشون جوریه شوهرمو پر میکنن علیه خودمو خانوادم
قبلا شوهرم طفدارم بود الان مادر عوضیش پرش کرده هررکاری میکنن ب شوهرم میگم میگه ساکت شو مادرم اینطور نیس انگار طلسم شده