ما توی شهر غریب زندگی میکنیم با یکی از همکارا شوهرم رفت امد خانوادگی داریم چند وقت پیش میخواستیم وام بگیریم ضمانتمون نشد گفت قست عقب افتاده دارم بعد ضمانت دو تا از همکارای دیگه شده راستش من خیلی ناراحت شدم از اون به بعد دیگه دوس ندارم رفت امد کنم بنظر شما من بد کاری میکنم
وظیفش که نیست
اره چون هیچکس نمیتونه این روزا ب کسی اعتماد کنه
بنظرم به رفت آمدتون ادامه بدین شاید اونم از کارش پشیمون شد.
رفتامد خواستی بکن اما حواستون جمع باشه و شمام براش لطف اضافی نکنید
عزیزم همه بیمعرفت شدن میدونی با این آدمهای بیمعرفت باید عین خودشون برخورد کرد چون لیاقت خوب بودن رو ندارن مننم چند تا دوست دارم هرجا میرم هرکار میکنم با اونا انجام میدم ولی اونا برعکس هرکاری میکنن به من نمیگن یک گروه هفت نفره داریم بد اون روز از یکشیشون که بهتر از بقیه شنیدم که یک گروه دیگه زدن بین خودشون عکس میفرستن پیام میدن وقتی این دوستم گفته چرا اونا گفتن اینجا شخصیه باید یاد بگیریم با آدم ها عین خودشون برخورد کنیم چون بعضیا لیاقت دوست خوب رو ندارن
بنظرم نباید مسائلو با هم قاطی کرد... به نون و نمک ربط نداره مثلا من به شخصه ضامن همسرم نمیشم ... عاشقه خواهرمم ولی واسه اونم پول جور نکردم چون میدونستم نمیتونه پس بده...
این میدونه ما میتونیم پس بدیم بنظرم ادم باید کار راه انداز باشه اینجوری خدا دست ادمو میگیره ما تواین شهر غریبیم کسیو نداشتیم یکی دیگه از همکارا که رفت و امدم نداریم راحت گفته بود باشه و اومد شد ضامن ما
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز