2777
2789
عنوان

تقابل مامانم و شوهرم منو کشت

| مشاهده متن کامل بحث + 1000 بازدید | 37 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

این که وسط حرف کسی بری خوب زشته دیگه راست گفته مامانتون، ولی این که آدم تو خونه خودش راحت نباشه سخته

ازت بدم میامد، وقتی میگفتن مبارکه پسره، چه خوب آفرین پسره، دلم میخواست همه رو خفه کنم، تو رو بیارم بیرون، نباشی، 😢 بدم میامد چون احساس میکردم به خواهرت توهین میشه، دلم میشکست از حرفها، حرفهاشون باعث شد ازت بدم بیاد، منتظر اومدنت نبودم اینقدر که حتی یه عکس هم نگرفتم از بودنت 😢 تو اومدی، صورت ماهت رو که دیدم عاشقت شدم، خنده های دلبرانت، ساکتی و مظلوم بودنت، وقتی خواهرت رو از من هم بیشتر میشناسی، من رو ببخش پسرم، من رو ببخش اگر گفتم دوستت ندارم، عاشقتم با همه وجودم با همه قلبم، اگر بخوای جون و عمرم رو براتون میدم، کاش مردم میدونستن گاهی با جملاتشون چه آتشی به قلب دیگران میتونن بزنن، دوست دارم مرد بزرگ بشی نه نر، دوستت دارم پسرم😘

یعتی دو تایی کشتن منو بخدا

من خیلی عصبی میشم هر دقیقه تپش میگیرم ولی به روشون نمیارم

خصوصا مادرمو که خیلی مراعاتشو میکنم

ولی همش ترس تو جونمه

الان شوهرم یه کاری نکنه

یه چیزی نگه

بد بخت هر چقدرم خوبی کنه مامانم میگه شوهرت منو دوس نداره

به زودی در این مکان تیکر بارداری من هم نصب خواهد شد   

وای مامانت عین مادربزرگه منه کههه😭خداصبرت بدههه

جمله ی چرا انقدر زود ازدواج کردی؟ به اندازه ی جمله ی چرا ازدواج نمیکنی؟ زشته! جمله ی سومین بچه رو میخواستی چیکار؟ به اندازه ی سوال چرا بچه دار نمیشی ناراحت کننده اس! به اسم روشنفکری در زندگی دیگران دخالت نکنید🙏
شوهرت دست میزاره رو نقطه ضعف مادرت وقتی میبینه داره حرف میزنه نباید مزه بریزه😐 هر مهمانی حرمت داره ...

از دست شوهرمم حرص میخورم

میدونه مامانم حساسه باز چنین کارایی میکنه

اخه مامانم هم کم حرف نمیزنه ماشالا 


به زودی در این مکان تیکر بارداری من هم نصب خواهد شد   
میبخشید ولی چرا مامانتون ۲ تا ۳ هفته باید بمونه

چی بگم

بابا ندارم. البته تنها نیست ولی خب بازنشسته اس

از راه دور میاد 12 ساعت تو راهه... سنشم بالاس

میاد میمونه 

کارمندیم همه کارامونم میکنه


به زودی در این مکان تیکر بارداری من هم نصب خواهد شد   

اون روزی خودشو شوهرم کلی نمیز کرده بودن شوهرم کفو تی کشیده بود مامان اومد تو کفششو انداخت جلو جاکفشی خاک ارش ریخت زمین لک شد 

عصبی شدم گفتم ماماااان خودتون تازه تی کشیدید ببین زمین چی شددد چرا انداختی زمین

یهو جلو شوهرم گفت باشه باشه باشه الان با زبون تمیز میکنم 🤒 خدایی دلم میخواست بکشمش اون موقع

به زودی در این مکان تیکر بارداری من هم نصب خواهد شد   

باشه بااینکه راه دوره ولی کاش زودتر مثلا یک هفته  بمونه اخه بیشتر شه یه موقع مادرزن داماد روشون تو هم باز میشه خوب نیست . البته نظر من هست . یا واقعا مامانتون درک کنه که اون داماده  پسر مردم هست دیگه بالاخره بچه ادم از دست ادم عاصی میشه چه برسه به بچه مردم چه عروس چه داماد . چی بگم درکت میکنم موندی وسطشون

باشه بااینکه راه دوره ولی کاش زودتر مثلا یک هفته  بمونه اخه بیشتر شه یه موقع مادرزن داماد روشون ...

نه مامانم که اصلاااا درک نمیکنه

همه رو شوهرم قسم میخورن مامان من فقط کلا حرص داره ازش 

کلا جز بچه هاش از هیچکی خوشش نمیاد

به زودی در این مکان تیکر بارداری من هم نصب خواهد شد   
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792