من چند روزه مریضم تازه تازه دارم سرپا میشم
رابطم با خواهر شوهرم زیاد خوب نیس و کاملا ظاهریه
چند باری هم دعوا راه انداخته کلا مشکل داره و حسادت میکنه
حالا بعد یه مدت یهو زنگ زده منم چون سابقه نداشت ترسیدم که برا شوهرم چیزی شده باشه، (نامزدم)
دیدم داره جیغ میزنه منم دیگه سکته با این حالم زدم
نگو خانوم داره از خوشی میخنده و جیغ میزنه
انگاری عین دو تا بچه با شوهرم دعواشون شده و این دهن اونو میگیرع و اونم قهقهه
حالا تو این موقعیت زنگ زده به من که مثلا پز بده😭😭
من از مریضی تو حسرت دیدن شوهرمم
اونم خاسته بگه که داداشم با من اینجوری میخنده
هنوز صدای خنده هاشون تو گوشمه دارم دیوونه میشم 😭😭😭😭
الانم شوهرم فهمیده که من شنیدم پیام داده خوبی
منم نمیخام فک کنه که سوختم ولی سووووختم واقعا😭😭
بگین چیکار کنم