دختری که رهایش کردی، نشون دهنده زندگی دو خانم در دو تاریخ مختلف با ویژگی های مشابه هست
یعنی دو کشور، دو زندگی، دو سرنوشت رو بهم ربط میده
یکیشون موقع اشغال فرانسه مجبوره از خانواده محافظت کنه همسرشو از دست داده
اون یکی تو لندنه که همسرش قبل از فوت بهش تابلوی نقاشی میده و تصویر زن در جریان جنگ به انگلستان منتقل میشه
بخوام دقیقا بگم ماجرای یک نقاشی.. نقاشی که گره خورده با زندگی دو زن در دو برهه مختلف زمانی. بخشی از داستان به جنگ جهانی اول برمیگرده ولی بخش بیشترش به سال 2006 مربوطه... تلاش تلاش و باز هم تلاشی ک این دو زن در زندگیشون برای کسایی که دوسشون دارن داشتن منو به خوندنش بیشتر راغب میکرد
سختکوشی و جنگیدن برای حفظ ارزشها رو کامل به تصویر کشید
فقط یه چیزی رو باید توجه کرد، بخش دوم پرش زمانی زیاد داره و باید مداوم مطالعه شه
وگرنه اوج و فرود داستان، توصیف، زبان و گیراییش فوق العاده س