قطع رابطه باخانواده همسر

متم دوست دارم قطع رابطه کنم ولی شوهرم نمیذاره،هرموقع حتی زنگ هم میزنن یه دعوایی راه میفته دوست ندارم اصلا باهاشون حرف بزنم.

ازشون متنفرم

شوهرت سیاستمداره....وگرنه جلوشون درمیومد

شوهرمنم همین بود هیچی بهشون نمیگف والبته منم بیشتر حرکاتشون رو به دل نمیگرفتم وبروز نمیدادم 

ولی اشتباه نکن هر بی حرمتی کردن سریع به شوهرت بگو بذار بفهمه وبشناسه واروم اروم رابطتتو کم وکمتر کن

من نمیگم قطع کامل ولی خیلی خیلی کم....حرمتت رو خودت حفظ کن اینقدر بی محبتی کن واینقد بی محلی کن واینقد سنگین باش که بعد چند وقت طولانی رفتی خونشون خودشون ناخاسته جلوت دلا راست بشن

با ادم مغرور باید غرور داشت هرچی خضوع کنی درمقابل ادم مغرور بیشتر باد غرور میگیردش وبیشتر بهت بی حرمتی میکنه 

کم کم وبا سیاست رفت وامدت رو به حداقل ممکن برسون

تلفنشونو ده تا یکی جواب بده

مریض شدن نرو

رفتی بشین خودت واسه خودت ارزش قائل شو

اخ اخ این شوهرها بدتر از خانوادشون ضربه میزنن نمونش شوهر خودم

دنیا گرده سرشون میاد مطمین باش هزارتاشودیدم

دقیقا شوهر منم نمیخاد  خودشو بد کنه دوست داره رابطش به خانوادش حفظ بشه ولی از اونجایی که ومکرو ومکرالله 

مکر کنند خدا مکر میکنه 

شوهرم رابطش با ابجیاش به هم خورد وفعلن قهرن....من همیشه توکلم به خداست هرجا واقعا شوهرم بهم ظلم کرد پاشو میخوره ولی نمیفهمه

حالا هم کلید کرده منو ببره شهرشون پیش فامیلاش اگه برم خیلییی واسه زندگیم بد میشه نرم هم لج میکنه به من وفامیلهام

ولی واقعا سپردم به خدا وازش میخام کمکم کنه

من شکر خدا فعلن دورم از فامیل شوهر ولی شوهرم داره بد میشه به خاطر خانوادش واین شده یه مشگل بزرگ من 

فقط دعام کنید....

افرین به شعور و شخصیت خانواده شما