یه بار مادرشوهر که شهرستانیه با همسایشون که از تهران اومده بوده دعواشون میشه بعد اون زنه میگه برو میزارم سراغت 😁بعد مادر شوهر من حالیش نشده بود گفت چی 🤐🤐میزاری سوراخم سوراخ ننت بزار سوراخ بابات بزار🤣🤣🤣🤣هر دفعه شوهرم تعریف میکنه هی میخندیم ما
من خاطره خاستگار بگم روز دفاعم اصلا یادم نبود قرار بیان منو ببین یه آدامس دهنم بود قد توپ تنیس مثل شتر میجویدم از استرس تا کمر تو لپ تاپ پیام داد ادامست پرت بده مامانم داره نگات میکنه مثل فنر پریدم دیدم مامانش به لبخند نگام میکنه
برای سلامتی و تعجیل ظهور آقامون...حضرت عشق.... مهدی فاطمه صلوات.....شمایی که میخونی..🤨 تویی که دعات میگیره و ما خونه خریدیم از دعای خیرت،واسه سلامتی پسرم هم دعا کن😔