با این شرایط حال روحیت طبیعی هست.همسرت مشکل داره و باید درمان بشه نه شما.واقعا یه زندگی روتین خسته کننده هست.حتی شده بچه هارو ببری پارک یا بری بیرون باهاشون قدم بزنی باید این کارو انجام بدی و شوهرت باید خودش رو تغییر بده.برای این سن کم این فشار زندگی زیادیه
ب خانوادش بگوباهاش حرف بزنن این رفتاروبزارکنار.حداقل بابچهابرید بیرون بگردید
دوستان کاربر @kanada قطع دسترسی شده چجور باید بگم که آزادش کنن
از من خواست شما هم کمکش کنید
والا یکی دو بار دعوامون شده ،سر خودمون نه سر اطرافیان سرم داد زده ،یه بارم خواست دست رووم بلند کنه ولی نکرد ،همش میگه بی من میمیره ولی همون لحظه اون دعواها و اتفاقات تو ذهنم میاد،دیگه باورش سخت میشه. مرد خوبیه،ولی مواقعی اصلا حالی نمیسه چشه.
مثلا خواهرش هیچ مشکلی ندارم باهاش تا حالا کدورتی پیش نیومده وقتی بریم شهرستان ز میزنه به همسرم میگه بیاد خونمون ولی اصلا نمیگه با خانومت بیا، یا مادرم تصادف کرد خیلی بد بیس روز بیمارستان بودیم زنگم نزد نیومد و خونه م نیومد ،بعد میگم به همسرم شما اینقد به من احترام نمیزاری راه به راه میری اونجا منو‌کوچیک میکنی ،بگو با خانمم نباشه جایی نمیام .بدش میاد .من خیلی براشون خوب بودم دو بار کاری کردیم شوهرش میخاست طلاقش بده جمعش کردم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
