2777
2789
عنوان

شوهرم و مادرشوهرم سوتي دادن

| مشاهده متن کامل بحث + 3281 بازدید | 116 پست
كه شوهرم نوشته بود اينجور كه فكر ميكني نيست 😕😏


عزیزم ،پیام اشتباهی اگر نیومده بود انقدر شما عصبانی نمیشدی

میدونم خیلی سخته و قطعا کینه از مادرهمسرت زیاد داری ولی شما که نمیدونی قضیه چی بوده بهتره یک طرفه به قاضی نری

احازه بده همسرت برات توضیح بده 

این موضوع ارزش دعوا نداره

خوتو سر این قضیه،بد ماجرا نکن

No pain,No gain

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

پس باز نميكنم 

اگ میخوای  جواب بدی اینو بنویس اگ دعوا نمیشه

بهتره ازخدا بترسید مادرجون😒😒😒😒

حرفی هس ب خودم بگید خودم هستم درخدمت شما

جنگیدن بلدم، ولی بعضی هدف ها ارزش جنگیدن ندارن.
رو به اون حانوم دادی مشکل شیرینی نیست.مشکل پروییه خواهر پرتوقعیه وگرنه شیرینی ارزشی ندارهچطور به خود ...

من فقط ميگم پشت سرم چرا حرف ميزني

هزار حرف شوهرم تو خونه ميگه كه ميدونم حرف خودش نيست 

ميشينه ميگه اتيش رو ميندازه تو خونمون

موندم با اين كارهاش چيكار كنم 

تمام دعواهاي ما تهش به مادرشوهرم ختم ميشه 


اگ میخوای  جواب بدی اینو بنویس اگ دعوا نمیشه بهتره ازخدا بترسید مادرجون😒😒😒😒 حرفی هس ب خود ...


اخه اصلاا معلوم نیست بین مادرو پسر چی ردو بدل شده

به نظرم همینکه متوجه شدن شما زیرپوستی داری رد میکنی و خانمی میکنی کافیه

ولی با همسرت حتما تو شرایط اروم صحبت کن

No pain,No gain
اخه اصلاا معلوم نیست بین مادرو پسر چی ردو بدل شده به نظرم همینکه متوجه شدن شما زیرپوستی داری رد میک ...

ببين وقتي شوهرم زنگ ميزنه و يهو يه موضوعي رو گير ميده 

و يكساعت مغز منو ميخوره تا به مقصدش برسه 

و اين وسط حرفمون ميشه 

هميشه ميفهمم مامانش بهش گفته اينكار رو بكن 

و اين ميخاد عملي كنه حتما 

از اونور هم مادره ميفهمه حرفش اجرا شد 

اخه اصلاا معلوم نیست بین مادرو پسر چی ردو بدل شده به نظرم همینکه متوجه شدن شما زیرپوستی داری رد میک ...

كه اين سري لو رفت 

وقتي قسم ميخورد مامانم سفارش نداده 

خودم دارم ميگم كه اينو بگو بياره 

ميگفتم مامانم كه باهاش نيست اخه 

دو روز رفته فاتحه 

اينقدر گفت تا زنگ زدم 

بازيچه ام اين وسط ديگه

به نظرم اژن موشوع بزرگی نیس که اینقد به خاطرش حساس شدی استارتر جان احتمالا از انباشته شدن غصه های دیگه ای این طوری شدی،به نظرم دیگه بعد سبزده سال وقتش رسیده که خودتو به بیخیالی بزنی و اینقد دیوارایب اعتماد به نفست و قوی کنی که هیچ باد و بارونی خرابش نکنه اینطوری دیگه دور خودت و زندگیت یه حصار محکم میکشی که هر چی به سمتت ترکش پرتاب بشه اصلا حسش نمیکنی چون چیزای مهم تری داری .چرا نقطه ضعف دست بقیه دادی که آزارت بدن ،دیگرون رو نمیتونی عوض کنی دست بزار رو زانوی خودت ،خودتو قوی کن و شوهرت رو مجذوب خودت...

اين كه خواست اينجا نيست و باشه سخت پيدا ميشه  ما خودمون بريم يا مامانم هر جا بره مياره ولي مرد ...

ادم اگه سالم باشه این کارو نمیکنه که چه توقعی از ادم مریض داری فدات شم بزار انقدر بگه که خودش خسته شه شوهرت و تو مشتت بگیر اونا حرف زدن تو هم با ناز بگو ناراحتی یا با ناز بگو که باشه من روم نمیشه به بابام بگم ولی بخاطر تو میگم دیگه چکار کنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792