عاقا منم مادرشوهرم دعوتمون میکنه خونشون طبقه بالان اونا ما پایین تا شام میخوریم پدزشوهرم به دخترش میگه وسایلو ببر پایین اینجا کیف نمیده حالا ما زیادنمیریم خونشون مادرشوهرم هی میگه نه و فلان اما پدرشوهرم اینجور میکنه هی ام تیکه میندازه و پز دختراشو میده بهم دوست ندارم برم