کسی بوده بچش رفلاکس پنهان داشته

عضویت: 1397/02/27

تعداد پست: 34895

۴ ماهگی با شربت زانتاک

روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...

1398/09/27

|

18:30

0 نفر لایک کرده اند ...

شادی021

عضویت: 1398/07/12

تعداد پست: 1089

تا شش ماهگی طول کشید. دارو هم رانیتیدین میدادم و موتیلیوم

هفت بار افتادی, هشت بار برخیز

1398/09/27

|

18:30

0 نفر لایک کرده اند ...

زهرااا92

عضویت: 1396/09/12

تعداد پست: 5345

خودت باید رعایت کنی

اگه شیر خودتو میدی

وقتی غذا خور بشه بهتر میشه چون غذا جامد

همیشه فکر می‌کردم بدترین چیز توی زندگی اینه که تنها باشی. ولی حالا فهمیدم که بدترین چیز توی زندگی بودن با آدم‌هائیه که باعث می‌شن احساس تنهایی کنی.

1398/09/27

|

18:31

0 نفر لایک کرده اند ...

۷۶elaheh

مدیر استارتر

عضویت: 1397/07/25

تعداد پست: 2750

خودت باید رعایت کنی اگه شیر خودتو میدی وقتی غذا خور بشه بهتر میشه چون غذا جامد

از وقتی غذا خورش کردم بدتر شده

خیابان زمستان کوچه اسفند پلاک ۱۲😍گل دخترم اومد بغلم خدایا مرسی بابت هدیه قشنگت

1398/09/27

|

18:31

0 نفر لایک کرده اند ...

۷۶elaheh

مدیر استارتر

عضویت: 1397/07/25

تعداد پست: 2750

تا شش ماهگی طول کشید. دارو هم رانیتیدین میدادم و موتیلیوم

تو بیداری شیر میخورد؟

خیابان زمستان کوچه اسفند پلاک ۱۲😍گل دخترم اومد بغلم خدایا مرسی بابت هدیه قشنگت

1398/09/27

|

18:32

0 نفر لایک کرده اند ...

۷۶elaheh

مدیر استارتر

عضویت: 1397/07/25

تعداد پست: 2750

۴ ماهگی با شربت زانتاک

نکسیوم میدم بی فایدس

خیابان زمستان کوچه اسفند پلاک ۱۲😍گل دخترم اومد بغلم خدایا مرسی بابت هدیه قشنگت

1398/09/27

|

18:32

0 نفر لایک کرده اند ...

شبنم69

عضویت: 1397/02/27

تعداد پست: 34895

نکسیوم میدم بی فایدس

زانتاک امتحان کن ولی تلخ ترییینه

روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...

1398/09/27

|

18:33

0 نفر لایک کرده اند ...