من و مادر شوهرم اینا تو یه ساختمونیم شوهرم هرموقع هز سرکار میاد اول میره احوال اونارو میپرسه بعد میاد خونه شامشو میخوره بکم دراز میکشه بعد دوباره میره بالا ۲ یا ۳ ساعت میشینه اونجا. تو این مدت هیچوقت نخواسته یه شب خونه باشه.
تازه دیشب منو برد بیرون یه دوری زدیم حالش گرفته شده بود چون اونشب نرفت خونه مامانش .تازه منم حق دارم ۲ هفته یه بار اونم چند سافت پدر مادرمو ببینم.
تازه روزای جمعه از خواب که بیدار میشه دوباره میره احوال پرسی. بعد میاد صبحونشو میخوره بعد دوباره میره میشینه منم تو خونه ناهار آماده میکنم صداش میکنم بیا بخور بعد میاد میخوره میخوابه بیدار میشه دوباره میره پایین من دوباره دارم شام میذارم.تقصیر خودمه