جدا شم یا بمونم؟ به کمکتون احتیاج دارم🍀

چراچتهارونگهداشته باهاش صحبت کن

با این توصیفی که از خودت کردی، خیلی بهتر از این گیرت میاد، ذات شوهرت سرد و خموده نمیتونی عوضش کنی

اسي چرا تاكيد داري ك خيانت نميكنه و انقد مطمئني

نميخوام ذهنت و درگير كنم يا خداي نكرده دلتو بشكنم ولي حالا كه انقد تلاش ميكني و ميگي به اخر خط رسيدي و به جدايي فكرميكني بنظرم يكم جدي تر باش

اول مطمئن شو كه١٠٠درصد خيانت نميكنه

همون پيشنهادي ك يكي از كاربرا داد خوبه شنود بزار براش

بعدم يه سوال دارم اينكه چرا بايد چت ي دختر بچه كه بنظرت خنده دارم هست رو يك سااااااال توگوشيش نگه داره؟اگه اين اسمش خيانت نيست پس چيه

شايد دلش جاي ديگه ست!!!

جووني ت رو حروم نكن

زير و بم همه چي رو دربيار اگه مطمئن شدي خيانت نميكنه به كسي فكر نميكنه و فقط و فقط دلش پيش توئه

اون وقت ببرش پيش روانشناس شايد يه وسواس فكري چيزي داره

طبع شوهرت سرد شده.دارو به تنهایی کافی نیست.پیش یه متخصص طب سنتی اسلامی خوب برو،بگو اصلاح تغذیه میخوام.حتی میتونی مطالعه کنی چه ادویه ها و موادی این مسئله رو تقویت میکنه.متأسفانه تغذیه ی مردم خیلی رو به سردی رفته.نیاز به اصلاح کننده هست.مثلا ماست با نعنا و خرما،استفاده از نمک دریا بجای نمک دستکاری شده ی کارخانه ای،کمتر استفاده کردن از فست فودها و غذاهای سرخ کردنی،استفاده ار برنج با طبع گرم،کمتر استفاده کردن از گوشتهای سرد و هورمونی مثل مرغ و در صورت استفاده حتما از ادویه جات گرم مثل فلفل و آویشن استفاده شود.

میتونی توی اینترنت هم سرچ کنی راههای کاهش سردی بدن در طب سنتی اسلامی.البته اگر حضوری مراجعه کنی ممکنه داروها و عرقیاتی بر اساس نیاز تجویز کنن که کمک کنندست.

متأسفانه بسیاری از پزشکان امروز به مسئله ی طبع افراد برای درمان توجه چندانی نمیکنند،درحالیکه خیییلی مهمه و در بحث درمان کمک کنندست.

چنتا از تاپیکاتونو خوندم درمورد مشکلتون

شما که هر راهی رو امتحان کردین

ضرر نداره تاپیک آخر منو هم بخونین و امتحان کنین

نظر منم همینه

سلام عزیزم منم دقیقااااا مثل شما بود زندگیم یعنی این تاپیک رو فرض کن من یک سال قبل گذاشتم ...دقیقا ۲سال ازم‌ بزرگتر شوهرم ۲۶سالم بود که اینجا تاپیک زدم الان۲۷...۴سال زندگی مشترک 

یه بچه که الان ۲۰ماهشه

باهم قبلش دوست بودیم.... بزرگ ترین عامل جدایی سرد مزاجی بود..اما الان خبر دارم که دوست دختر داره 

بچمم کم شنواست و دیگه توانایی مالی نگهداریش ندارم میخام بدم ب شوهرم و خانوادش ولی از دوریش میترسم از اینکه بلایی سرش بیاد از دلتنگی از نامادری و هزار چیز