برادرم کلاس یازدهمه و چند وقتیه عادت کرده هر روز میره بیرون و تا به امروز منو مادرم هرچی بهش گفتیم درستو بخون اینقدر بیرون نرو گوش نمیکرد نمراتشم خیلی خیلی پایین اومده بود و کلا خودسر شده بود ,دیروزم رفت بیرون وقتی برگشت بابام لباسشو بو کرد گفت چرا بوی سیگار میده دگ یهویی یه دعوای شدیدی درست شد که نگو داداشمم میگفت من سیگار نکشیدم حتی دست گذاشت رو قران و چندین بار قسم خورد بابام باورش نکرد همه کامپیوترو گوشیشو ازش گرفت حالا بماند چقدر استرس کشیدیم اونهمه دادو بیداد بابام راه انداختحتی برادرم چندبار گریه کرد با اینکه ندیدم گریه کنه خلاصه الن گوشی منو گرفته و ازش استفاده میکنه من خیلی نگرانم دوباره دعوایی درست بشه بنظرتون من چیکار کنم ؟ خیلی نگرانم
گوشیت رو ازش بگیر
دخالت نکن
دعوا ای پسر بابا بعدا حل میشه
لابد با دوستای سیگاری بوده
در هرحال خشونت راهش نیست،خانواده تو این سن با نو جوون باید از در دوستی وارد بشن و با صمیمیت و محبت،کاملا زیرکانه نوجوون رو کنترل کنن
چراوقتی یه پدر داره پسرشو تربیت میکنه شما داییه مهربانتر لز مادر میشی گوشی بهش میدی ؟چ معنی داره باید بفمه که وقتی کار اشتباهی میکن کسی نیس از کارش حمایت کنه. کارتو خیلی اشباهه سریع گوشیو بگیرین. تا حرمت و ابهت پدرتونم حفظ بشه کارش بی ارزش نشه
عجب خواهری
بابام خیلی باهاش راه اومد واقعا تاحال باهاش دعوا و بحثی نداشت حتی میخواستیم بریم مسافرت لج کرد برادرم گفت نمیام ماهم مجبور شدیم نریم ولی بابام تا الان با ارامش باهاش صحبت کرد اصلا براش مهم نبود اصلا به داداشم دست هم نزد فقط داد و بیداد کرد
به پدر مادرتون بگید در درجه اول هر باید ونبایدی که میخوان اون انجام بده و نده رو اول خودشون باید رعایت کنن بعدم همیشه ازراه دوستی و صمیمیت و گرم گرفتن و وقت گذاشتن وارد شن
نه اینکه ول کنن نوجوون و به حال خودش مثلا و بعد یههویی به خودشون بیان بادادو بیداد بخوان جلوشو بگیرن وحلش کنن
سختش نکیرید.مسرا زود فراری میشن ازخونه...
پدرتون باید باهاش مراعات کنه شاید العان گریه کنه اگه همینجور ادامه بدید به ضرر خودتونه
دوستاشو بشناسین و غیر مستقیم کنترلش کنین
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز