یه بحث جذاب

نه خیلی مهمه من  دارم میبینم تو دانشگاه چ فاجعه هایی هست 

طرف همزمان با ۵ ۶ تا پسر دوسته  خیلیم افتخار میکنه😕😕😕بیچاره شوهراشون 

البته پسرای الانم اینجوری شدن 

کلا اعتماد کردن خیلیییی سخته

4 تا برادر دارم تابحال ن موقه خاستگاریشون رفتم ن نظری دادم چون بمن ارتباطی نداره زندگی خودشه خودش باید تصمیم بگیره دخالتیم نمیکنم ازمم بپرسن میگم خوبه  مبارکه فقط همین 

دقیقا همینه من برادرممم واقعا با کسی نبوده و نیست واسه خودم خواستگار غریبه میاد انقد میترسم که نکنه طرف با کسی بوده و بعدشم به یادش باشه

خاهرزادم دیروز تعریف میکرد تو دانشگامون یه دختره هست اسمش و خودش مشهورن تو دانشگاه با همه پسرا دوست بوده و همرو امتحان کرده همه پسرام باش ودن و خودشم افتخار میکنه به این کارش میگه از بس خشگل و جذابم. حالا میگه یک هفته پیش با استاد دانشگاهمون ازدواج کردن همه شاخ دراوردیم با اینکه استاده هم شناخت داشته روش کادو سرعقد بهش شاسی بلند داده .میگفت خاله من هنوز استادم باهام حرف میزنه صدام میلرزه میترسم از مردا جز بابام و داییمام و عموهام از همه مردا میترسم این دختره با کلی دوس پسر چه شانسی اورده

دقیقا ماهم یکی از اینا داریم 

خیلیم به خودش افتخار میکنه که پسرا دورشن 

اون استاد ی عقب مونده بوده چون ی مرد با شرف هیچوقت دست رو همچین دخترایی نمیزاره 

از همیچین مردای اسکلی و گاگولی بدم میاد میخاد دکتر باشه یا استاد دانشگاه  

طرف استاد ریاضیه میگه استاده انقده جدیه هیشکی جرات نداره سرکلاسش شوخی کنه زود میندازه بیرون و حذف میکنه از اونا نیست که خل باشه کسی گولش بزنه.حالا موندم چجوری اونجوری شده . من حتی هکارام سلامم میدن فقط درهمون حد جواب میدم تابحال شوخی هم نکردیم کلا هیشکی سمتم نمیاد 

چی بگم والا فاز استاده مشخص نیست😐😐😐😐بهتر که نیان😕میخای  این بچه دانشجو ها بیان سمتت که چی 

اونا سمت کسایی میدن که پا  میدن 

ایشالله یکی که خیلی خفن باشه میان سمتت😎