بیکاریم و بیخواب. بیاید از همسراتون بگید که...

اره . شاید از مظلومیتشون باشه مثل شوهر من . منم بعضی وقتا از شوت بازیاش اعصابم خیلی خرد میشه. ولی اون یکی دامادمون برعکسه دقیقا . خیلی حساس و زود رنجه و زود بهش بر میخوره اگه بخوای مقایسه کنیم همون همسرهای ما که هیچی را بخودشون نمیگیرن بهترن

ممنون به همچنین

دقیقا  

بقول پدر شوهرم مرد تو خونه بیکار بشینه ترسو میشه 

باهاش نرم صحبت کن بره سر یه کاری این همه آدم کارگری مردم رو رو میکنن و نون در مییارن 

نظر من مدت خونه نشینی و بیماریش زیاد بشه بازگشتش سخت تر میشه تازه سر کار موقتی هم بره شاید یه ایده ای دید و به ذهنش رسید 

والا یه لار یه جورایی غیر مستقیم اشاره کردم من مادر شوهرم گفت کسی که خودش همیشه کارگر داشته که نمیتونه بره کارگری کنه. 

اشکال نداره یبار دیگه خودتون دوتایی بودین بازم بهش نرم بگو 

بگو برای تغییر حال و هوا و روحیه واگرنه این که کار تو نیستش 

حرف مادر شوهرت هم درست نیست آخه این حرف شد مرد خونه باید کار کنه همه دوست دارن تو موقعیت بالا باشن ولی فعلا چرخ زندگی باهاش نساخته دلیل نمیشه خونه نشین بشه 

دیدی مادر شوهر مانع میشه من نمی‌دونم رابطه و نزدیکیتون  چطوره من به شخصه با پدر شوهرم خیلی نزدیکم بهش خصوصی میگفتم فلانی داره روحیش خراب میشه کمک و تشویق کنید بره مشغول بشه بابت روحیه اش 

متاسفانه همین پدر و مادرش و مخصوصا پدرش باعث شدن که جوری بار بیاد که الان نتونه روی پای خودش بایسته. تازه  پدرش اعتراض کرده بود به بابام که چرا دخترت همش به پسرم بابت بیکاریش غر میزنه ما که داریم حمایت میکنیم

چی بگم متاسفانه حمایت درست و غلط رو اشتباه گرفتن 

حمایت یعنی مالی و ... پشتش باشن که یه کاری راه بندازه و رو پای خودش باشه نه اینکه خرجش رو بکشن

وی بگم فقط میتونم آرزو کنم کارتون رو روال بیفته

ممنون