روزی که می خواستین به خانوادتون بگین دوست پسرتون میخواد بیاد خواستگاری (بیاین دارم از استرس میمیرم) صفحه 3

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

گالاگالا

عضویت: 1398/06/02

تعداد پست: 1918

مشکل همینجاست ، یکی یدونم

به مامانت بگو عزیزم، تو که میگی خبر دارن از رابطتون دیگه ترس ننداره که

یعنی یه روز منم مامان میشم

1398/09/11

19:34

مدیر استارتر

عضویت: 1398/09/11

تعداد پست: 885

از اول که خبر داشتن استرس نداره به خواهر یا کسی که راحتی بگو منتقل کنن

باید اینکارو کنم
وای ینی خیلی از واکنششون می ترسم
می ترسم بگن یکم دیگه بگذره

1398/09/11

19:34

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

مامان دلارام

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

khanomeaghaseyed

عضویت: 1397/04/10

تعداد پست: 19530

الحمدالله نه دوست پسر داشتم نه این استرسای وحشتناک‌و

وللللییییی روزیی که مادرمو خواهرم گفتن فلانی زنگ زده فردا میان خواستگاری یکی از بهترین روزای زندگیم بود چون چهارسال منتظرش بودم بدون اینکه ازش خبر دقیقی داشته باشم شاید سالی یکبار یه خبری ازش میشنیدم

میدونستم میاد و اومد😍😍😍😍😍😍

صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ سوره بقره آیه ۱۸ ((لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ))

1398/09/11

19:34

مدیر استارتر

عضویت: 1398/09/11

تعداد پست: 885

25 زوده؟؟ ن نمیگن زوده نگران نباش،خانوادت سختگیرن ؟؟

یکم سخت گیرن ، آخه یدونه بچم

1398/09/11

19:35

مدیر استارتر

عضویت: 1398/09/11

تعداد پست: 885

وقتی در جریان بودن ترسی نداره دیگه بهشون بگو فلانیا میخان بیان ، اجازه خواستن که تماس بگیرن

وااااااای الان از ترس سکته می کنم وقتی تصورش میکنم

1398/09/11

19:35

آیلار۷۲

عضویت: 1398/03/01

تعداد پست: 6625

الحمدالله نه دوست پسر داشتم نه این استرسای وحشتناک‌و وللللییییی روزیی که مادرمو خواهرم گفت ...

چه قدر عالی 😍انشالله همیشه خوشبخت باشی

بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین.

1398/09/11

19:35

2 نفر لایک کرده اند ...

مدیر استارتر

عضویت: 1398/09/11

تعداد پست: 885

خب وقتی درجریان دوستیتونن همون راستشوبگوک دوسپسرت میادخاستگاری کلیم خوشحال میشن

کاش خوشحال شن
مامان بابای من از اینان که عذا میگیرن دخترشون می خواد شوهر کنه تنها شن
همیه تو نظرشون من بچم

1398/09/11

19:36

زال_زالک

عضویت: 1398/03/31

تعداد پست: 777

ما اواخر مامانامون در ارتباط بودن یه هفته قبل خواستگاری مامانش اومد شهرمون منو و مامانمو واسه شام دعوت کردن بیرون مامانش گفت بچه ها هم دیگرو دوست دارن به اندازه کافی شناخت پیدا کردیم اگه صلاح میدونید رابطشونو رسمی کنیم و اجازه خواستگاری بدین

شما هم برو به مامانت بگو خونواده فلانی اجازه خواستگاری خواستن چی بگم

1398/09/11

19:37

مدیر استارتر

عضویت: 1398/09/11

تعداد پست: 885

مگه نمیگی خونواده ات در جریانن ؟ چیرو میخوایی بگی ؟ بگو همونا شرط شمارم انجام دادن میخوان بیان. همین ...

همین که می خوان بیان دیگه رسمیش کنن رو میخوام بگم
به خدا نمی دئنم چرا همس تو نظرم میاد به مامانم میگه بعد با این جمله رو به رو میشم که : عجلتون چیه ؟ باید ببنم بابات چی میگه

1398/09/11

19:37

ooommmm

عضویت: 1398/07/05

تعداد پست: 6241

من گفتم خاله ش منا میشناسه اخخخ منا نشون پسر خواهرش داده حالا میخان بیان خواستگاری

1398/09/11

19:38

مدیر استارتر

عضویت: 1398/09/11

تعداد پست: 885

اونا که میدونن پس مشکل چیه،یعنی خانوادت توقع دارن تا آخر عمر دوست باشین،چه خانواده اپن مایندیم داری

واقعااااااا ، حتی خونمونم میاد میره ، ولی من می ترسم حرف از جدی شدنش بزنم ، نمی دونماااا شایدم خودم دارم الکی استرس میگیرم ، ولی همش این فکرا میاد تو سرم

1398/09/11

19:38