شما که زایمان دوم رو داشتید بچه اول رو نوقع زایمان پیش کی گذاشتید چه برنامه هایی براش ترتیب دادید که بهش سخت نگذره
پیش مادزشوهرم خونه خوذمون
هر روز بزاش یک هدیه کوچیک که از قبل اماده کرده بودم باباش میذاشت پشت در،وقتی کمکم میکرد میگفتم الانه که فرشته چون به خواهرت کمک کردی جایزه بیاره برو در و باز کن،بعد که میدید کلی ذوق میکرد
بیمارستان که بودم دخترم خونه ی مادرم پیش همسرم بود از قبل براش کادوئی (اسباب بازی ) گرفتم که موقع اومدن به خونه بدم بهش و بگم از طرف خواهرشه وقتی اومدم خونه اسباب بازی رو که بهش دادم حسابی مشغول بازی با اسباب بازیهاش بود
پیش عموش....عاشق پسرعمو و دختر عموشه...تا مدتها هم هر روز مامانم می بردش پارک و گردش تا کم کم خودم سر پا شدم
خواهر من موقع زایمانش دخترش رو خونه مادر شوهرش گذاشت چون مامان خودم باهاش رفته بود بیمارستان
ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺑﻴﺶ بابام
ممنون دوستان بیمارستان اجازه ملاقات به بچتون داد
بله
من قرار نبود برم زایمان ولی چون درد داشتم شوهرم گفت بریم اورژانس برای اطمینان ...همون موقع پدرشوهرم اومد و وقتی دید ما داریم میریم بیمارستان گفت من پسرم میبره با خودش خونه ....من ساعت 8 شب رفتم اورزانس و شب ساعت 12 زایمان کردم و مامانم با داداشم اومد بیمارستان و پسرم هم خونه پیش مادر و پدر شوهرم بود.....ولی مادرشوهرم طاقت نیاورد و ساعت 1 شب با پسرم که خواب بود پدرشوهرم اومدن بیمارستان.... من نخواستم پسرم بیاد بیمارستان موقع ملاقات چون دوسن نداشتم منو روی تخت بیمارستان ببینه
ممنون ارمینا جون
خونه مادرشوهرم موند.
پسرم اصلا نیومد بیمارستان. فکر کنم اگه میومد اجازه میدادن چون روز جمعه بود و زیاد سخت نمیگرفتن برای ملاقات.
پسر من بعد زایمان با داییش با یه دست گل بزرگ اومدن دیدن خواهرش اه منم اورژانسی شدم شب همه با دایی خالش و باباش خونه موندن برای مرخص شدنم هم اومد بیمارستان هدیه ای که خواهرش براش اورده بود گرفت و اومدیم خونه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
