نمیزاره پامو از در واحدمون بزارم بیرون بعد از ۲سال .هنوز خودش نباشه بخام جایی برم باید با ننه بابای اون برم . خانواده خودم تهران نیستن . واسه من ادعای غیرتش میشه در حالی ک هیچ پخی نیس .فقط این ی مورد نیس ک عصبی ک هست بد دهن ک هست خاله زنک ک هست . همه اینارو گذاشتم رو ی کفه ترازو وفادار بودنشم گذاشتم رو ی کفه همرو تحمل کردم دوسش داشتم عاشقش بودم میپرستیدمش با این کاراش هی ازش سرد شدم هی ازش سرد شدم ولی دیگه واقعا ب اینجام رسیده خواهر خونه بابام تا اون سر شهرم خودم میرفتم میومدم همه کارامو خودم انجام میدادم بدون هیچ اسارتی داشتم زندگیمو میکردم ک ریدم توش با این انتخابم
خدا خیرت بده خواهر انگار نگفتم اینارو واسه من فاز غیرتی بودن ور میداره در صورتی ک درونش پر از فساده . اینم ک فهمیدم پسورد اینتستاشو دارم وگرنه عمرا نمیفهمیدم . اینجوریم ک نشد زندگی باید هی تو فکر باشی و تن بدنت بلرزه ینی الان با کیه کجاس چیکار میکنه . ادم سکته میکنه خب اینجوری
تا اول کاری فکر خودت باش, نذار از این بدتر شه, فقط تو رو خداااااااا بچه دار نشو اصلااااا, حالا شوهر من اصلا اینجوری نبود حامله شدم انقدر عوض شد که دیگه نمیشناسمش, فک کن بعد از ده سال زندگی یهو همه چی عوض شه, هنوزم باورم نمیشه طوفان زد به زندگی و عشقم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
