دوستان من مجردم. برای آشنایی وقتی بم پیشنهاد میدن نمیدونم چجوری برخورد کنم .سنمم کم نیس . آدمی با اصرار به اینکه عاشقمه و منو میبینه دست و پاش میلرزه اومده بود تو زندگیم. خیییییلی باهم خوب بودیم .همیشه از آیندش بام حرف میزد.چیزس کم نمیزاشت واسم .چیزی هم ازم نمیخاست آخه . من بش اطمینان داشتم.تو اوج اطمینان سر یه حرف بحث راه انداخت بعدش فهمیدم واس یکی ک باش در حد چت بود منو پیچوند ( هرچند میخاست دوراشو بزنه برگرده) بم شوک وارد شد خیلی بعدش اذیت شدم . یجورایی انگیزم بود افسردگی گرفتم.چندساال نتونستم با کسی وارد رابطه شم .آشنا میشم اما انگار همه چی یادم رفته .هیچی یادم نیس. انگار حس ندارم .خشک شدم .میخام ادا دربیارم ک حالم خوبه خرابتر میکنم...انگار اون بخش از مغزم ک مربوط به روابطه از بین رفته
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا ﴿٤٣﴾ أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ ۚ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ ۖ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا ﴿٤٤﴾ آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را معبود خود برگزیده است؟! آیا تو میتوانی او را هدایت کنی (یا به دفاع از او برخیزی)؟! آیا گمان میبری بیشتر آنان میشنوند یا میفهمند؟! آنان فقط همچون چهارپایانند، بلکه گمراهترند! (فرقان/43و44)
من اسمشو شكست عشقى نميذارم ولى خب يه شكست داشتم هر چند خودم نخواستمش ولى يه مدت حال روحيم بد بود تا ٤ سال حتى جواب سلام پسر جماعت رو هم نميدادم و حتى اجازه ندادم خواستگار بياد خونمون،الانم اصلا دلم راضى نميشه با يكى دوستى كنم و ريسك كنم هرچند دلم ميخواد عاشق بشم بعد ازدواج كنمممم ولى دست خودم نيست و نميتونم اعتماد كنم و ناچارا الان فقط خواستگار بصورت سنتى مياد اونم كه تا به امروز كيس مناسبمو پيدا نكردم
گـايا: يـكى از خــدايان يـونان،اولـين الههء زمين،اولـين موجودى كه از دل خلاء به وجـود آمده…!مادر و همسر اورانوس
اينم بگم من بخاطر اون ٤ سالى كه تنها بودم خيلى پشيمونم ٤ سال زمان خيلى زياديه شايد ميتونستم شرايط خودم تا نهايت يك سال اوكى كنم ولى نميدونم نخواستم و تلاش نكردم و بيهوده عمرم هدر رفت
گـايا: يـكى از خــدايان يـونان،اولـين الههء زمين،اولـين موجودى كه از دل خلاء به وجـود آمده…!مادر و همسر اورانوس
اینک نمیتونیم اعتماد کنیم بده . سنتی هم ک اکثرا پسرایی میان خاستگاری که به سلیقه من نیستن اصلا
آره واقعا من هنوز فك كردنى ته دلم آشوب به پا ميشه همش به اگر و اماها فك ميكنم،الان شرايطشو دارم با هزار نفر دوست بشم ولى به قول شما نميتونم اعتماد كنم اصلا ديگه نمى خوام ريسك كنم يه بار يه اشتباهى كردم ديگه دوست ندارم تكرار بشه چون ميدونم داغون ميشم
گـايا: يـكى از خــدايان يـونان،اولـين الههء زمين،اولـين موجودى كه از دل خلاء به وجـود آمده…!مادر و همسر اورانوس