بچه ها لطفا مشاوره بدید.من و همسرم فامیل هستیم ولی محل زندگیمون باهم فاصله ی چند ساعتی داشت محل زندگی همسرم خیلی پرته وقتی ازدواج کردیم قرار شد همسرم بعداز یه مدت منو بیاره نزدیکه خونه ی مامانم ولی فعلا موفق نشده..پدرم فوت شده مادرم تنهاس قرار شد منو بیاره نزدیکه مامانم که نزاریم تنها باشه البته بقیه پیشش هستن فقط من دورم...مادرشوهرم گفته شیرم رو حلالت نمیکنم اگه از اینجا بری گریه کرد ناراحت شد شوهرمم شل شده..هی میگه پول ردیف کنم می ریم ولی فعلا پول جور نشده...میترسم مادرش نزاره بریم...دلم میخواد بچه دار شیم ولی همش میگم اول از اینجا بریم بعدش بچه...میترسم بچه بیاد بدتر پاگیر بشیم...راهنمایی کنید چه کنم....
برای سلامتی همه ی پدرمادرا و بچه ها یه صلوات محمدی(اللهم صلی علی محمد و آل محمد و فرجه)🙏😍😘
یه ساله ازدواج کردیم خیلی وقتا تنهام شوهرم کارش یه جوره دیر میاد خونه این روزا ناجور هوس بچه کردم ول ...
منم مث توام اجی سه ساله ازدواج کردم خیلی دوس دارم نی نی دار بشمم اما شوهرم بداخلاقع قول داده درست بشه اپا نمیشه میدونم اگه بچه بیارم دیگه خرش از پل گذشته و محالا تغیر کنه پس اول تغیر و رضایت بالا از زندگی مشترک بعد بچه....
خیلی ممنون خدا پدرت رو نگه داره و پدرمادر شوهرت رو بیامرزه یعنی اولش میخواستی بری توام
بله موقع خواستگاری گفت میام پیش مادرت اینا بعد از دو سال عقد زد زیر همه چی ما هم که به قول مامانم آبرودار و این حرفها با دلخوری قبول کردم بعد منم لج کردم گفتم نه نزدیک مادر تو نه نزدیک مادر من رفتیم کرج دلم خوش بود ی خواهر شوهر نزدیکم هست اما اونم روزگار به ما نمیزاشت البته شوهرمم مقصر بود دهن بین بود خلاصه بعد از دو سال آخرش رفتیم روبروی خونه ی مادرش و بماند که باز چه ها کشیدم