با تجربه ها.. میشه کمکم کنید؟ مادر همسرم..

ببین وقتی میخواد مهمون دعوت کنه شوهرت باید دربیاد بگه مامان خودمون اگه بخواهیم دعوتش میکنیم

خودتو   بزن   به  نمیدانم  و به  روی خودت  نیار

باز بروووو

تا روش کم بشههه

باور کن باید با پررویی  باهاشون  برخورد  کنیییی....

بهت  گفت چرا بی دعوت  اومدی   بگو  مگه  ما این حرفها  رو داریم مگه  شما رو من  دعوت  میکنم  ..این چه حرفیههه

من خودم داداش ندارم ولی بی دعوت هیچ جایی نمیریم جز خونه مامانم اونم برا شام ناهار نمیمونم بدون دعوت اصن 

مامانم خونه خودمم که میاد خودش خیلی کمک میکنه و اصلا تا دعوت نکنم نمیاد ولی من هرروز خونشونم

خب بنده خدا درس داره نمیتونه هم مهمونداری کنه هم درس که 

الان دوروز دیگه خدایی نکرده کنکور قبول نشه همونا صدتا حرف پشت سرش میزنن که اره دیدی نتونست و ازین حرفا 

ماهی دوبار زیاده؟ شاید بخاطر این سرزده میاد ک زحمت نیفتی و بخاطر این میگه زنگ بزن ک برات شام یا ناهار خوبی تدارک ببینه . اونو مث مادر خودت ببین همه چی حل میشه . خوبه حالا مث من هشت تا جاری نداری 😁

خب پس با حرف درس نمیشه باید عملی باشه

خودتون به خودتون رحم کنید چرا انتظار دارید بچه یا عروس همیشه شما رو نگه داره مهمونی رفتن و دور هم جمع شدن اشکال نداره ولی تو این دور و زمونه همه حریمها مشخصه وقتی حریمها بهم میخوره اختلاف پیش میاد

استارتر عزیزم ناراحت نشی از حرفم حالا تو شرطت بوده و میتونست قبول نکنه 

ولی پسری که بخاطر یه دختر و همچین شرطی مادرش رو زیر پا میزاره هی به دنیا نیاریش بهتره 

همه ما مادریم روزی پسرمون دختری رو بخواد و دختر بگه شرط ازدواجم اینه مادرت نیاد و پسر قبول کنه چه حالی میشیم وای من دیوونه میشم 

والاهرچی زحمت واسه شوهرت کشیده حرومش باشه 

وا عزیزم حیف نبود اینهمه به فکر کنکور هستی ازدواج نمیکردی خب مگه کارد روی گلوت بود که بله گفتی خب مشخصه یه کنکوری ازدواج کرده با یکی که خونه پدرشه وضعیتش فرق داره 

افرین اسی این خوب گفت بیا با راه حلش جلو برو

فقط چاره اش اینه یه جای دورتر خونه اجاره کنید

آره درسته،مادرشوهرم وقتی زنده بود هم هیچوقت نمیومد خونم،چون مریض و زمین‌گیر بود نمیتونست بیاد،پدرشوهرمم نمیاد