سلام جیگرا امیدوارم حال همتون خوب باشه برخلاف من
بچه ها امروز با مامان بابام دعوام شد حسابی
نمیدونم چجوری بگم فقط در قالب یک جمله میتونم بگم که اونا اصلا منو درک نمیکنن اصلا خصوصا پدرم دوبار باهاش شدیداااا دعوام شده هر دوبار ... کارم شده فقط گریه
اوضاع مالیمون متوسطه رو به پایینه
اصلا ارم نمیپرسن لباس داری نداری لوازم آرایش داری نداری آرایشگاه میری نمیری نیاز داری نداری هیچی زندگیم فقط شده طعنه و سرزنش هم از خودم هم از اینا بخاطر قبول نشدن کنکور بخاطر اینکه توقعم بالاس چون منم دوس دارم مث بقیه لوازم آرایش داشته باشم و بگردم و آزاد باشم و ... تابستون یه مورد خوب برام پیدا شد که فقط بخاطر شنیدن طعنه های پدرم رد کردم همین( که کلی خرج کنکور کرد و سرکارمون گذاشت و نخوند درصورتی که اینجور نیست به روح پیامبر خدا قسم )
درکل خوبن ها پدرم مادرم اما تو مسائل جزئی درک ندارن واقعا مقلا امروز غلط کردم گفتم چرا یه اهمیت به من نمیدین چرا یه دف نمیگین برو دکتر ببین علت این همه ریزش موهات چیه (حدودا 4 5 ساله که ریزش موی شدید دارم و موهامم رسد نداره ) یا حسین مظلوم شروع شد که نخیر تو خیلی پرتوقعی و این چیزا مزخرف و چه صیغه ای تو فلان و تو بهمان و ناشکری و ...
اینگه واقعا دلم میخواد مث یه آدم عادی باشم خواسته زیادیه؟!؟!
حالم واقعا بده اونوقت منم به زور آوردن عروسی